سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :17
کل بازدید :117348
تعداد کل یاد داشت ها : 160
آخرین بازدید : 103/2/16    ساعت : 8:29 ص
درباره
واحد مرکز رایانه پایگاه بسیج شهید کلاهدوز[6]

کانون فرهنگی مسجد دوازده امام (ع) واقع شده در شهر ری (باقرشهر)
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی مسجد 12 امام علیه السلام - باقرشهر

شخص در قرض از تصرف در مال و استفاده از سود مال خود برای رضای خدا به مدت معینی صرف نظر می کند. برکتی که خداوند در قرض می دهد چندین برابر است.

مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ. (2سوره البقرة، آیه 245) «کیست آن کس که به (بندگان‏) خدا وام نیکویى دهد تا (خدا) آن را براى او چند برابر بیفزاید؟ و خداست که (در معیشت بندگان‏) تنگى و گشایش پدید مى‏آورد؛ و به سوى او بازگردانده مى‏شوید.»

خداوند علاوه بر اضافه دارآمد و برکت در قرض گناهان افراد را نیز می بخشد.

إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ. (64سوره التغابن، آیه 17) «اگر خدا را وامى نیکو دهید، آن را براى شما دو چندان مى‏گرداند و بر شما مى‏بخشاید، و خدا(ست که‏) سپاس‏پذیر بردبار است‏.» علاوه بر آنچه گفته شد در روز قیامت اجر کریم اخروی نیز شامل حال قرض دهنده می شود. مَن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ و َلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ (57سوره الحدید، آیه 11) «کیست آن کس که به خدا وامى نیکو دهد تا (نتیجه‏اش را) براى وى دوچندان گرداند و او را پاداشى خوش باشد؟»  

إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ. (57سوره الحدید، آیه 18) «در حقیقت‏، مردان و زنان صدقه‏دهنده و (آنان که‏) به خدا وامى نیکو داده‏اند، ایشان را (پاداش‏) دو چندان گردد، و اجرى نیکو خواهند داشت‏.» وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا. (73سوره المزمل، آیه 20) «زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید؛ و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت‏. و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است‏.»
از اینکه صدقه و زکات بر قرض مقدم داشته شده است نشان می دهد که صدقه و زکات بر قرض از نظر خداوند اولویت و برتری دارد. چون از مال گذشتن در قرض تنها برای مدت کوتاهی است ولی در زکات و صدقه فرد برای همیشه از مال خود دل کنده است.  





      

خداوند به مال ربوی برکت نمی دهد ولی بر صدقات برکت عنایت می کند.

  َمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَ یُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ. (2سوره البقرة، آیه 276)
«خدا از (برکت‏) ربا مى‏کاهد، و بر صدقات مى‏افزاید، و خداوند هیچ ناسپاس گناهکارى را دوست نمى‏دارد.»





      

اولین معنایی که از عید به ذهن میرسد، تغییراتی است که انسان از ظاهر خود و یا در طبیعت میبیند . این آرایش ظاهری همچون پوشیدن   لباس نو و آمدن بهار طبیعت به یک معنا عید نامیده شده است
در روایتی از امیر المومنین علی علیه السلام آمده است که : هر روزی که انسان در آن به زشتی آلوده نگردد آن روز عید است چرا که زشتی مهمترین بستر ظهور نزاع میان آدمیان است وباعث برهم خوردن آرامش درونی و بیرونی انسانها میگردد و این همان چیزی است که با عید یعنی آرامش و شادمانی منافات دارد .
کشته شدن در پای محبوب و قربانی کردن خود مهمترین تعریفی است که مولوی ازعید به ما می دهد
 آری عید قربان یاد آور آزمایشهای سخت و سنگین الهی از حضرت ابراهیم (علیه السلام ) و ذبح حضرت اسماعیل (علیه السلام )است عید قربان یکى از اعیاد بزرگ اسلامى است که داراى منزلتى والا نزد عموم مسلمانان می باشد.
عید قربان روز خجسته و مبارکى است که مسلمانان به حج رفته، پس از تمام شدن‏اعمال حجشان، قربانى مى‏کنند و پس از قربانى، آنچه بر آنان در حال احرام حرام شده‏ بود، حلال مى‏گردد، لذا آن روز را عید تلقى مى‏کنند عیدى که پس از انجام وظایف‏سنگین حج، به عنوان جایزه الهى و رهایى از احرام پیش مى‏آید. و هم چنین این روزبراى سایر مسلمانان جهان نیز عید است و احترام ویژه دارداین روز، روز گرفتن جایزه از خداى منان است، روزى است که باید در آن‏ آهنگ گناه نشود و انسان‏هاى مؤمن، با استفاده از چنین روز باعظمتى که درهاى بهشت‏بر رویشان گشوده مى‏شود و باب رحمت الهى باز مى‏گردد، دست‏هاى آلوده از گناه خویش‏را به سوى آسمان بلند کنند و با تضرع و زارى، به پیشگاه رحمان و رحیم، درخواست‏مغفرت و آمرزش نمایند و حاجت‏هاى فردى و نیازهاى اجتماعى و گروهى خود را با امیداستجابت و روا شدن، بطلبند و بسیار عبادت و نیایش کنند. و قربانى در این روزاگر براى زائران خانه خدا واجب است، براى سایر مسلمانان نیز سنت موکد است و برآن تاکید فراوان شده است.
در روایت‏هاى مکررى نقل شده که در روز عید اضحى قربانى کنید تا گرسنگان وبیچارگان از خوردن گوشت‏سیر شوند; آنان که روزها بلکه ماه‏ها توان تهیه گوشت‏براى خانواده خویش را ندارند، در این روز فرخنده که براى همگان عید است وبسیار خجسته و مبارک است، خوشحال گردند و از خوردن گوشت‏حلال، بى‏منت،سیر شوند.
 و امروز روز «تکبیر» است; تکبیرى گویا، کوبنده، محکم و بامحتوا، تکبیرى که‏بازتابش کاخ ستمگران را به لرزه درآورد و قلب ستم ‏دیدگان را شاد سازد; تکبیرى که دشمنان را براى همیشه از ضربه زدن به اسلام، نومید گردان.





      





      
حج نظر

أدیان آسمانی و پیشوایان دینی و علمای اخلاق، تأکید زیادی به خودشناسی و لزوم پرداختن به خویش دارند، البته اصرار و توصیه آن ها ارشادی است به یک حقیقت فطری و عقلی.
قرآن کریم و روایات معصومین(ع) توجّه خاصی به خودشناسی دارند و برای نفس انسان حساب جداگانه ای را باز کرده اند. در سورة مائده آمده است: «علیکم أنفسکم لا یضرّ کم من ضلّ إذا اهتدیتم؛ به خویشتن بپردازید. کسی که گمراه شد،‌ به شما زیان نمی زند، اگر هدایت یافتید».
مرحوم آمدی در کتاب شریف غررالحکم و دررالکلم، در این زمینه، قریب به سی روایت را با مضامین گوناگون از مولای متّقیان علی(ع)، جمع آوری نموده است. معروف ترین روایت در این زمینه، از پیامبر گرامی(ص) می باشد که خودشناسی را راه خداشناسی معرّفی فرموده اند: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه؛ هر کس نفس خویش را شناخت، خدای خویش را شناخت».
تا انسان از شناخت صفات و ملکات خود غافل باشد،‌ نمی تواند به اصلاح خویش بپردازد، تا با این شناخت بتواند خدا را بشناسد. خویشتن شناسی مراتب مختلفی دارد: یک مرتبه آن خویشتن شناسی نوعی است که در آن مباحث مربوط می شود به شناخت خویش از نظر استعداد ها و سرمایه های خاصّی که در هر یک از زن و مرد وجود دارد. نوع دیگر خویشتن شناسی اخلاقی است، که شناخت خویشتن در این مرتبه مربوط می شود به شناخت صفات، استعداد ها و ملکات اخلاقی.
از دیدگاه دینی خودسازی منوط به خدا شناسی است و خداشناسی در پرتو خودشناسی قابل تبیین است: خودشناسی ، خداشناسی ، خودسازی.





      

روز عرفه چه روزیست؟

بچه های گلم! هر سال عده زیادی از مسلمانان برای زیارت خانه خدا ـ کعبه ـ راهی مکّه می شوند. مکّه یکی از شهرهای کشور عربستان است که کعبه در آن جا قرار دارد. به کسانی که به مکّه می روند، اگر در ماه ذی الحجه که یکی از ماه های قمری است، باشد، حاجی می گویند. این سفر که سفر حج نام دارد، شیرین ترین سفر دنیاست و واجب است که حاجیان برنامه ها و کارهایی را انجام دهند. روز عرفه هم نهمین روز از ماه ذی الحجه است که اعمال مخصوص خودش را دارد. حاجیان در این روز در سرزمینی نزدیک شهر مکّه، در بیابانی نزدیک شهر مکّه به نام «عرفات» دور هم جمع می شوند و خدا را عبادت می کنند. روز عرفه، روز دعا و نماز و راز و نیاز با خداست، روز بخشیده شدن گناهان است.

در روز عرفه چه باید کرد؟

کودکم! در روز عرفه، حاجیان از ظهر تا بعد از غروب آفتاب، باید در سرزمین عرفات بمانند و در آن سرزمین دعا کنند، نماز بخوانند و با خدا به راز و نیاز بپردازند. بسیاری از گناهان در روز عرفه بخشیده می شوند. روز عرفه، روز بزرگی است. روزی که امام سوم ما، حضرت امام حسین علیه السلام در آن روز و در سرزمین عرفات دست به دعا برداشته بود و با اشک و ناله و زاری، با خدای خود مناجات کرده بود. امام پنجم ما، حضرت امام محمدباقر علیه السلام ، نیز در عرفات و روز عرفه، دو دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و از ظهر تا غروب آفتاب با خدا راز و نیاز کرده بود؛ یعنی این که امامان ما هم برای روز عرفه، ارزش زیادی قائل بودند و سفارش می کردندکه مسلمان ها این روز را از دست ندهند. بچه ها! برای دعا کردن در این روز فرقی هم نمی کند که کجا باشیم؛ یعنی حتما نباید در صحرای عرفات و در سفر حج باشیم. هر جا که بودیم روز عرفه را با دعا و مناجات بگذرانیم.

روز عرفه، روز دعا

کودکان نازنینم! اگر ما همه سال را به خوبی بگذرانیم و از روزها درست استفاده کنیم، زندگی خوبی خواهیم داشت، ولی بعضی از روزها، به سبب اتفاق های ویژه یا به سبب ارزش والایی که دارند، از بقیه روزها بهترند؛ مثل روزهای عید، مثل روزهای تولد امامان ما، مثل روزهای شهادت امامان. خلاصه این که بعضی از روزها از بقیه بزرگ تر و با ارزش ترند و عرفه هم یکی از همین روزهاست. عرفه روز عید مسلمانان است. شما بچّه های خوب و مسلمان هم باید قدر این روز را بدانیدو با دل های کوچک و پاک، برای همه و برای موفقیت خودتان دعا کنید. در روز عرفه مثل امامان بزرگمان دست دعا به سوی آسمان بلند کنید و از خدای مهربان چیزهای خوب بخواهید. خداوند حتما دعای شما را برآورده می کند؛ چون خداوند بچه های خوب را خیلی دوست دارد.

دعای عرفه

بچّه های خوبم! در روز عرفه، پس از نماز ظهر و عصر تا غروب آفتاب، همه مشغول دعا و عبادتند. یک دعای خیلی قشنگ به نام دعای روز عرفه هم هست که از امام سوم ما امام حسین علیه السلام به ما رسیده است و خواندن آن ثواب زیادی دارد. شما هم سعی کنیددر روز عرفه، با کمک بزرگ ترها این دعای خوب را بخوانید و یا بزرگ ترها بخوانند و شما گوش کنید. دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام در مسجدها و یا مکان های مقدس دیگر، مثل حرم امامان و یا امام زاده ها حتما خوانده می شود و مردم به یادصحرای عرفات، زیر سقف آسمان، دور هم جمع می شوند و این دعای پُر فضیلت را می خوانند. شما هم حتما یادتان باشد که همراه بزرگ ترها در روز عرفه، این دعا را بخوانید.

روز عرفه، روز بخشش

گاهی وقت ها ممکنه، خدای نکرده شیطون گولمون بزنه و کارهایی کنیم که خدای بزرگ و مهربون، ازما ناراحت بشه؛ یعنی گناه کنیم. گاهی ممکن است با این که می تونیم کارهای خوبی انجام بدهیم، ولی کارهای بدی از ما سر بزنه، مثلاً خدای نکرده دروغ بگیم یا به دوستامون تهمت بزنیم. اون وقت گناه کردیم؛ یعنی کار بدی کردیم که خدای مهربون از ما ناراحت شده. این جور وقت ها که از کارهای بد پشیمون می شویم، باید از خدای مهربان بخواهیم که ما را ببخشه و قول بدهیم که دیگه گناه نکنیم. البتّه باید سعی کنیم تا دیگه هیچ وقت گناه نکنیم و کارهای بد انجام ندهیم. خلاصه این که روزهای خوب، مثل روزهای عید و روز عرفه که درهای رحمت خدای مهربون به روی همه بندگانش بازه، از خدای خوبمون معذرت بخواهیم. این روزها حتما دعاهای خوب شما مستجاب می شن.

روز عرفه، روز خواستن

خدای خوب ما، آن قدرمهربان و بزرگ و بخشنده است و آن قدر بنده هایش را دوست داردکه وقتی بنده ای دست به دعا برمی دارد و از او چیزی می خواهد، به او می دهد. خداوند مهربان و بخشنده است؛ یعنی نعمت های زیادی را به ما بخشیده است. روزهای عید هم بخشش خداوند بیش تر است. روز عرفه یکی از همان روزهایی است که خداوند به بندگانش نعمت های زیادتری می دهد. بله، خداوند بخشنده است و هر کس از او چیزی بخواهد به او می دهد

روز عرفه، روز نیایش

گل های شاد و خندان! آیا می دانید که به روز عرفه، روز نیایش هم می گویند؟ می دانید چرا؟! برای این که روز عرفه روزِ دعا و روز راز و نیاز با خداست و نیایش؛ هم یعنی دعا و صحبت با خدا، یعنی هر چه دلمان می خواهد به خدای مهربانمان بگوییم و از او بخواهیم، یعنی مناجات با خدا، روز عرفه، روز نیایش، روز درد و دل کردن با خدا، روز خوبی و خوبی ها، یک روز خوب از روزهای خوب خداست. روز عرفه روز بزرگی است که باید تمام سال، منتظر رسیدنش باشیم.





      

روز نهم ذی‌الحجه روز عرفه و از اعیاد عظیمه است، هرچند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مؤید جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‌تر و در خشمناکترین اوقات خواهد بود.

روایت شده که حضرت امام زین‌العابدین ـ علیه‌السلام ـ شنید در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم سؤال می‌نمود. فرمود: وای بر تو. آیا از غیر خدا سؤال می‌کنی در این روز و حال آن‌که امید می‌رود در این روز برای بچّه‌های در شکم آن‌که فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند و از برای این روز اعمال چند است:

اول: غسل
دوّم: زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسی توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه زیاده و مقدّم است.
سوم: پس از نماز عصر، پیش از آن‌که مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره ـ صلوات اللّه علیهم ـ روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود.

شیخ کفعمی در مصباح فرموده: «مستحب است روزه روز عرفه برای کسی که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ در روز و شب عرفه و چون وقت زوال شد، زیر آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جای آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحید و در دوم پس از حمد قُل یا اَیهَا الْکافِروُنَ بخواند. پس از آن چهار رکعت نماز گزارد در هر رکعت پس از حمد توحید پنجاه مرتبه بخواند.»

این نماز همان نماز حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ است.





      

معمولاً در دادگاه‌ها شاهدان عینی به سود یا زیان طرف گواهی می‌دهند، و پس از طی مراحلی، حکم دادگاه صادر می‌شود، بر این اساس نیز در روز رستاخیز شاهدانی بر جرائم اعمال انسان‌های گنهکار گواهی می‌دهند.

قرآن نیز روز رستاخیز را محکمه الهی و روزی که شاهدان به پا می‌خیزند معرفی کرده است چنان که می‌فرماید:

«یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ»[1]

و در آیه دیگر مضمون شهادت آنان را بیان کرده می‌فرماید: «یُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ»[2]

مجرمان بر پروردگار خود عرضه می‌شوند و گواهان می‌گویند آنان کسانی هستند که به پروردگار خود دروغ گفتند.

گواهان روز رستاخیز به دو گروه تقسیم می‌شوند:

1ـ شاهدان عینی خارجی (خدا و پیامبران و...)

2ـ گواهان داخلی (اعضاء بدن مجرم).

در این جا می‌توان از نوع دیگر از شهادت نیز نام برد هر چند خود بحث جداگانه‌ای دارد و آن مسأله تجسم اعمال است.

مقصود از «تجسم اعمال» این است که اعمال انسان اعم از نیک و بد در سرای دیگر جلوه خاصی دارند، افعال نیک انسان به صورت موجودات زیبا و دلنشین خود را نشان می‌دهند و گناهان انسان به صورت موجودات مهیب و کریه مجسم شده و در حالی که خود یک نوع کیفر برای مجرم به شمار می‌روند، بر جرائم او نیز گواهی می‌دهند.

نخست به تبیین شاهان خارجی می‌پردازیم که در آیات قرآنی به آنها اشاره شده است.

1ـ خداوند بزرگ

نخستین شاهد بر کردارهای انسان‌های خدای بزرگ است، که چیزی بر او در جهان پنهان نیست چنان که می‌فرماید:

«لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلى ما تَعْمَلُونَ»[3]

چرا نسبت به آیات الهی کفر می‌ورزید با آن که خدا بر اعمال شما شاهد و گواه است. و در آیه‌ی دیگر می‌فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ»[4]

خداوند روز رستاخیز میان آنان داوری می‌کند، خدا بر همه چیز شاهد و گواه است.

و در آیه‌ دیگر می‌فرماید:

«فَإِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِیدٌ عَلى ما یَفْعَلُونَ»[5]

به سوی ما است بازگشت آنان، آنگاه خدا بر آنچه انجام می‌دهند، شهید و گواه می‌باشد.

2ـ پیامبران الهی

قرآن به روشنی یادآور می‌شود که روز قیامت فردی از هر امت بر اعمال آنان گواهی می‌دهد چنانکه می‌فرماید:

«فَکَیْفَ إِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ أُمَّهٍ بِشَهِیدٍ وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً»[6]

چگونه می‌شود آنگاه که از هر امتی گواهی بیاوریم و تو را نیز بر آنان (گواهان) شاهد بیاوریم...

در آیات دیگر نیز به صورت کلی یادآوری شده است که بر هر امتی شاهد و گواهی هست.[7]

ولی مفسران گواه هر امت را پیامبر آن امت دانسته‌اند و گواه این مطلب این است که قرآن حضرت مسیح را شاهد امت خویش معرفی کرده است آنجا که می‌فرماید:

هیچ اهل کتابی نیست مگر این که به عیسی پیش از مرگ او، ایمان می‌آورد، عیسی در روز قیامت بر علیه آنان شهادت می‌دهد.[8]

بنابراین می‌توان شهود هر امت را پیامبر آن امت دانست.

در این جا مطلب دیگری نیز قابل توجه است و آن این که در آیه گذشته (وجِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً) خود پیامبر گواه (بر آنان) معرفی شده است، اکنون باید دید مقصود از آنان کیست؟

آیا مقصود گواه بودن بر پیامبران پیشین است که در حقیقت پیامبران شاهدان امت خویش بوده و پیامبر اسلام شاهد بر شهود می‌باشد و یا مقصود شهادت پیامبر اسلام بر امت خویش است؟

در این جا دو احتمال وجود دارد، مرحوم طبرسی همان احتمال نخست را ذکر کرده و از احتمال دوم ذکری به میان نیاورده است و از اینکه در آیه، کلمه «هولاء» بکار برده (وجِئْنا بِکَ عَلى هؤُلاءِ شَهِیداً) می‌توان گفت که مقصود همان امت خود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌باشد.





      

توکل از ماده " وکل " است که وکالت هم از همین باب است. " وکل " یعنی واگذار کرد. توکیل که به اصطلاح علم صرف باب تفعیل " وکل " است، یعنی وکیل گرفتن. وکیل یعنی کسی که انسان کار را به او واگذار کرده است، توکیل یعنی وکیل انتخاب کردن. علی القاعده باید به جای " توکل علی الله " ، " وکل الله " باشد، یعنی هر کسی که خدا را وکیل و کارگزار کار خودش قرار بدهد، و حال آنکه توکل معنایش قبول واگذاری است، یعنی متعهدشدن و قبول کردن. علی القاعده این جور است که موکل ما هستیم، متوکل خداست، نه اینکه متوکل ما باشیم، چون ما که کار خدا را به عهده نگرفته ایم، متوکل یعنی کسی که کار را به عهده می گیرد، و خداست که بناست کار ما را به عهده بگیرد. پس چطور است که در همه جای قرآن کلمه "توکل" به کاربرده شده است؟ بعلاوه کلمه " توکل " با " علی " چه ارتباطی دارد؟ " توکل بر خدا " یعنی چه؟ باید بگوییم توکل به سوی خدا، نه توکل بر خدا. کلمه " علی " اینجا چه معنی می دهد؟
توکل یک امر قراردادی نیست و یک امر ذهنی محض هم نیست که انسان در ذهنش بگوید: من توکل کردم. توکل درواقع معنایش این است که انسان در کارهای خودش فقط امر خدا را در نظر بگیرد، طاعت خدا را در نظر بگیرد، وظیفه را در نظر بگیرد و در سرنوشت خودش اعتماد به خدا کند. این را توضیح بدهم. انسان اگر با خدا سر و کار نداشته باشد، چکار می کند؟ انسان هر تلاشی که می کند به منظور این است که سرنوشت و وضع خودش را خوب کند. انسان بالفطره طالب خوشی و سعادت خودش است. اینهمه فعالیتها و تلاشهایی که مردم می کنند برای چیست؟ همه برای این است که انسان می خواهد خودش را خوشبخت و خوشبخت تر کند. پس تلاش خود انسان برای خوشبخت شدن است. اگر آمدند برای انسان وظیفه قرار دادند، آن وقت انسان کاری را می خواهد انجام بدهد به چه منظور؟ چون وظیفه و تکلیف است. من وظیفه خودم را انجام می دهم. حالا که من می خواهم وظیفه خودم را انجام بدهم تکلیف سرنوشت چه می شود؟ تکلیف آن آینده سعادت بخش من چه می شود؟ من یک وقت کار می کنم برای اینکه به خوشبختی برسم، خودم تقریبا به خوشبختی خودم چسبیده ام و خودم خوشبختی خودم را متعهد شده ام. اما اگر انسان بخواهد در همه مسائل این طور فکر کند که من ببینم وظیفه من چیست و خدا در اینجا از من چه می خواهد، یک نوع جدایی می افتد میان کاری که انسان می خواهد بکند و سعادتی که می خواهد به دست بیاورد. اینجاست که توکل می گوید: تو وظیفه را انجام بده و قبول کن، تو قبول کن که خدا از تو چه می خواهد، سرنوشتت را به او بسپار. البته وظیفه الهی یک وظیفه سرنوشت ساز هست.





      

شهادت امام محمد باقر (ع) را به تمامی مسلمین تسلیت عرض می نمائیم
واحد فرهنگی مسجد 12 امام(ع) و پایگاه شهید کلاهدوز





      
<      1   2   3      >