سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :13
کل بازدید :117155
تعداد کل یاد داشت ها : 160
آخرین بازدید : 103/2/6    ساعت : 7:27 ص
درباره
واحد مرکز رایانه پایگاه بسیج شهید کلاهدوز[6]

کانون فرهنگی مسجد دوازده امام (ع) واقع شده در شهر ری (باقرشهر)
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی مسجد 12 امام علیه السلام - باقرشهر

حضرت محمّد صلی الله علیه و آله
اسم آن بزرگوار محمد و کنیه ی مشهور او ابوالقاسم و لقب مشهور او احمد و مصطفی است. عمر آن بزرگوار شصت و سه سال است. در صبح روز جمعه هفدهم ربیع الاول سنه عام الفیل متولد شد - سالی که پروردگار عالم به وسیله ی پرستوها خانه ی خود را حفظ فرمود و اصحاب فیل را  که به قصد خرابی خانه ی خدا آمده بودند ، نابود کرد - و شهادت آن  حضرت ، بر اثر مسمومیت به دست زنی  یهودی ، در 28 صفر سال یازدهم هجرت واقع شد.بییست و پنج ساله بود که با حضرت خدیجه  ، آن بانویی که باید گفت حق عظیمی به گردن اسلام و مسلمانان دارد ، ازدواج نمود. چهل ساله بود که در شب 27 رجب المرجب سال چهل از عام الفیل ، مبعوث  به رسالت  شد. سیزده سال در مکه با مصیبتهای  کمرشکن ، اسلام  را تبلیغ کرد و بالاخره  چون کفار قریش مانع از پیشرفت اسلام شدند  به مدینه هجرت فرمود و آن سال مبداء تاریخ مسلمانان شد. ده سال در مدینه بود و توانست در آن مدّت ، رسالت خود را به دنیا ابلاغ کند.

 

حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها 
اسم آن مخدره فاطمه است و برای آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده اند : صدیقه ، راضیه ، زهرا ، بتول ، عذرا ، مبارکه و طاهره. ا زبعضی روایات استفاده می شود که زکیه و محدثه ا زالقاب آن مخدره است و کنیه او ام ابیها است.

عمر آن بزرگوار تقریباً هجده سال است. د رروز جمعه بیستم جمادی الثانی سال پنجم از بعثت به دنیا آمد و سال یازدهم ا زهجرت ، سوم جمادی الثانی به دست گردانندگان سقیفه بنی ساعده شهید شد.

زهرا را ام ابیها گفته اند و این کنیه که افتخاری برای آن حضرت است ، پیامبر گرامی به ایشان داده است. ام ابیها به معنای ، « مادر پدرش » یعنی زهرا مادر پدرخویش است. این کنیه معانی مختلفی دارد اما بهترین معنی همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنی زهرا علت غایی جهان هستی است. روایاتی نیز نقل شده است که زهرا علت غایی جهان هستی است و اگر کسی ادعا کند که واسطه فیض عالم هستی نیز هست ادعای او بدون دلیل و به گزاف نیست.

 

 حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام سی سال بعد از عام الفیل ، روز جمعه سیزده رجب در خانه ی خدا متولد شد ، و در سال چهلم از هجرت شب نوزدهم ماه رمضان المبارک ، وقت طلوع فجر با شمشیر ابن ملجم مرادی ضربت خورد و شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسید . بنابراین عمر با برکت حضرت شصت و سه سال بود. ده سال قبل از بعثت و بیست و سه سال در حضور رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، و سی سال بعد از رحلت اکرم زندگی کرد.

 

   عدالت امیرالمومنین (ع)
جرج جرداق مسیحی کلام رسایی درباره ی عدالت علی دارد : قُتِلَ فِی مِـحرابِهِ لِعَدَالَتِهِ.

« علی (ع) کشته عدالت خویش است »

علی عدالت مجسم است. وقتی می شنود که فرماندارش ابن عباس نسیه می گیرد و از مقامش سؤ استـفاده می کند و نسیه را به تاخیر می اندازد ، نامه ی عتاب آمیزی به او می نویسد و در آن نامه می گوید : « من راضی نیستم که فرماندارم سوء استفاده کند و نسیه  را تاخیر ادازد . » ابن عباس می گوید بار یاز درهم و دینار را به خدمت علی (ع) می بردم که د رراه دیدم شمشیر علی را می فروشند. چون به خدمتش رسیدم و سبب فروش شمشیر را پرسیدم . فرمود : « شلوار نداشتم و می خواستم ا زپول آن شلواری تهیه کنم .»

 

حضرت مجتبی (ع )
اسم آن بزرگوار حسن است و این اسم از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. ا زامام سجاد روایت است که چون حضرت مجتبی علیه السلام به دنیا آمد ، جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و از طرف حق تعالی گفت : چون منزلت امیرالمومنین نسبت به توبه منزله هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید.

مشهورترین کنیه آن بزرگوار ابومحمد، و مشهورترین القاب او مجتبی و سبط اکبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر کرد زیرا ولادت آن بزرگوار شب نیمه رمضان المبارک سال سیم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جد بزرگوارش، و بعد از آن سی سال با پدر بزرگوارش زندگی کرد. مدت امامت ایشان ده سال است.

 

حضرت ابی عبدالله الحسین سیدالشهدا (ع)
نام آن بزرگوار حسین است و این اسم ، انتخاب پروردگار عالم است . مشهورترین کنیه ایشان ابی عبدالله است ، و مشهورترین القاب ایشان سیدالشهدا و المظلوم و الشهید است. عم رپر برکت آن حضرت تقریباً پنجاه و شش سال است. د رسوم شعبان سال چهارم هجرت متولد شد. و در دهم محرم الحرام سال شصت و یکم از هجرت در کربلا به دست لشگریان یزیدبن معاویه شهید گردید . شش ساله بود که جد بزرگوارش از دنیا رفت . سی سال با پد ربزرگوارخود زندگی کرد و ده سال بعد از شهادت پدر، با برادر بزرکوارش بود و ده سال هم مدت امامت آن حضرت است. 

سلمان فارسی می گوید : «حسین در دامن رسول اکرم نشسته بود و حضرت او را می بوسید و می فرمود : تو بزرگی و پدر بزرگانی . تو امامی و پسر امامی و پدر امامانی . تو حجت خدایی و پدر حجتهای خدایی . و آن حجتهای خداوند نه نفرند که از نسل تو هستند و نهمین آنان قایم آل محمد است.»

 

حضرت سجاد علی بن الحسین امام چهارم علیه السلام
اسم مبارگ آمن بزرگوار علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدبن و سجاد است و مشهورترین کنیه ی او ابامحمد و ابوالحسن است . مدت عمر آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارش پنجاه و هفت سال است زیرا پانزدهم جمادی الاول سال سی و هشت از هجرت به دنیا آمد . تولد آن بزرگواردو سال قبل از شهادت امیر المومنین (ع) است و تقریباً بیست وسه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است. حضرت سجاد (ع) چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق بطور خارق العاده این دختر را به امام حسین می رساند . شرافت این زن آن است که مادر نه نفر  از  ایمه ی طاهرین می شود و چنانچه حسین (ع) اب الایمه است . این زن نیز ام الایمه است.

 

حضرت محمد بن علی ، باقر العلوم امام پنجم (ع)
اسم مبارک آن بزرگوار محمد ، و لقب مشهور او باقر است که حضرت رسول (ع) آن حضرت را طی روایاتی به این لقب ملّقب فرمود . کنیه ی مشهور آن حضرت ، ابی جعفر و عمر مبارک ایشان مثل عمر پدر بزرگوار و جد بزرگوارشان حسین (ع) چنجاه و هفت سال بود . در اول رجب المرجب سال پنجاه و هفت ه.ق.متولد شد و درسال 114 از هجرت به دست ابراهیم بن ولید و به دستور هشام بن عبدالملک مسموم و شهید گردید . سه ساله بود که حماسه ی کربلا واقع شد و آن بزرگوار کربلا را مشاهده فرمود . بعد از حماسه ی کربلا سی و چهار ساله با پدر بزرگوار خود ، زندگی پرتلاطمی را پشت سر نهاد . مدت امامت  آن حضرت تقریباً نوزده سال بود.

 

حضرت جعفر بن محمد الصادق امام ششم (ع)
اسم مبارک ایشان جعفر و کنیه ی مشهور آن حضرت ابی عبد الله و لقب مشهور ایشان صادق است. عمر مبارک آن بزرگوار شصت و پنج سال بود. د رسال هشتاد و سوم هجرت و بنابر مشهور در هفدهم ربیع الاول که روز ولادت با سعادت حضرت رسول (ص) است بدنیا آمد و د رسال 148 بیست و پنجم شوال المکرم به امر منصوردوانیقی مسموم و شهید شد. مدت امامت آن بزرگوار 34 سال بود.

حضرت صادق (ع) در این 34 سال شیعه را زنده کرد. خدمات آن حضرت به شیعه به حدی است که شیعه را جعفری می گویند.

 

حضرت موسی بن جعفر امام هفتم (ع)
اسم آن بزرگوار موسی ولقب مشهور او کاظم ، عبد صالح ، عالم و باب الوایج ؛ و کنیه مشهور ایشان ابوالحسن الاول است. عمر آن بزرگوار تقریباً 54 سال بود. د رهفتهم صفر سال 128 هجری متولد شد. و د ر25 رجب سل 183 به دست سند یبن شاهک و به دستور هارون الرشید لعنة الله علیه مسموم و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.

مدت امامت آن بزرگوار مثل پدر بزرگوارشان 34 سال است.

 

حضرت علی بن موسی بن الرضا (ع)
اسم آن بزرگوار علی و کنیه او ابوالحسن الثانی و لقب مشهور او رضا است. عمر مبارک آن حضرت 55 سال بود. در 11 ذی العقده سال 148 هجری به دنیا آمد و د رسال 203 هجری د رآخر ماه صفر به دست مامون عباسی مسموم و شهید شد.

مدت امامت آن بزرگوار 20 سال بود که تقریباً 17 سال آن را د رمدینه ، ملجا عوام و منجی انام و معلم و مروج دین بود. سه سال آخر، او را از مدینه جبراً به طوس بردند و د رطوس تا توانست ا زحریم دین حراست کرد تا سرانجام به دست مامون شهید شد.

 

حضرت محمد بن علی امام نهم (ع)
اسم آ« بزرگوار محمد است و کنیه مشهور او ابا جعفر الثانی و ابن الرضا ، و لقب مشهور ایشان جواد و تقی است.

عمر مبارک ایشان 25 سال است و پس از زهرای مرضیه کسی د راهل بیت دیده نمی شود که عمری چنین کوتاه داشته باشد. تولد آن بزرگوار شب جمعه دهم ماه رجب سال 195 هجری د رمدینه واقع شد و شهادت آن بزرگوار به دستور معتصم عباسی ( برادر مامون الرشید )به دست ام الفضل زن امام جواد و دختر مامون عباسی د رآخر ذی العقده سال 220 ه . واقع شد. مدت امامت او تقریباً 17 سال است ، زیرا 8 ساله بود که پدر بزرگوارش ا زدنیا رفت و آن حضرت به امامت رسید.

 

حضرت علی بن محمد الهادی امام دهم (ع)
اسم آن بزرگوار علی و کنیه مشهور ایشان ابوالحسن الثالث و ابن الرضا است و لقب مشهورآن بزرگوار نقی و هادی است. عمر شریف آن بزرگوار 40 سال بود د ردوم رجب المرجب به دست معتز عباسی لعنة الله مسموم و شهید گردید. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال است ، چون هفت ساله بودند که حضرت جواد  ا زدنیا رفت  و امامت به ایشان منتقل شد . 13 سال د رمدینه بود که به امر متوکل عباسی و یرا جبراً به بغداد بود بردند و 20 سال جبراً د ربغداد بود تا اینکه مسموم و شهید شد.

 

حضرت حسن بن علی العسکری امام یازدهم (ع)
اسم آن بزرگوار حسن و کنیه مشهورش ابا محمد و ابن الرضا ، و مشهورترین القاب آن بزرگوار عسکری است. ولادت با سعادت آن بزرگوار 8 ربیع الثانی سال 232از هجرت و شهادت آن بزرگوار هشتم ربیع الاول سال 260 ا زهجرت بدست معتمد عباسی اتفاق افتاده است. بنابراین عمر آن بزرگوار 28 سال، و مدت امامت وی شش سال بود.

 

حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف
تولد آن بزرگوار شب جمعه نزدیک اذان صبح 15 شعبان سال 255 هجری واقع شد . عدد 255 ا زنظر حروف ابجد مساوی با کلمه نور است. ماد رآن بزرگوار نرگس نام داشت که دختر پادشاه روم و دست تقدیر او را به اما عسکری سانید.

حکمیه خاتون دختر حضرت جواد(ع) می گوید : روز14 شعبان خدمت حضرت عسکری بودم . حضرت فرمودند : امشب را پیش ما باش که خداوند فرزندی به ما عنایت می کند . چون اثر حمل د رنرگس ندیدم تعجب کردم و شب را خدمت آن بزرگوار بودم . آخر شب ا زخواب بلند شدم و با نرجس نماز شب خواندیم . نزدیک طلوع فجر در د ل گفتم چه شد آنچه حضرت فرمودند؟ حضرت عسکری ا زاتاق دیگری فرمودند : عمه جان وعده خداوند نزدیک است. طولی نکشید که لرزه ای به اندام نرگس افتاد و من او را د ربغل گرفتم . آثار وضع حمل د راو پیدا شد و پاره ماه یبه دنیا آمد که به سجده رفت و انگشت سبابه خود را رو به آسمان بلند کرد و شهادتین گفت و اسماء ائمه را به زبان آورد تا به اسم خود رسید سپس گفت :ا یخدا وعده خود را برای من منجز کن و کاری که به عهده من است به اتمام برسان و آنچه برای من فرموده ای به اثبات رسان و با دست من جهان را از عدل پر کن.

و دیدم که به دست راست او نوشته شده بود :

 

« حق آمد و باطل نابود شد همانا باطل ا زبین رفتنی است.»   





      

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از رحلت حضرت محمد ـ که هزاران درود نثاراو و خاندانش باد ـ عده ای از به اصطلاح سرشناسها! در مکانی به نام سقیفه بنی ساعده جمع شدند تا برای مسلمین، خلیفه(جانشین پیامبر) تعیین کنند! و این حرکت واقعا عجیب بود چرا که پیامبر خدا در طول دوران 23 سال نبوت خود به گونه های مختلف فضائل حضرت امیر را و نزدیکی او به خودش و لیاقت او برای جانشینی خود را به مردم گوشزد کرده بود ـ و از همین جا بود که چند نفری مثل سلمان ، ابوذر، مقداد و عمار به خاطر پذیرش این فضیلت ها و دوستی با علی و پیروی از او شیعه علی نامیده شدند و این آغاز تشیع بود ـ و سرانجام در آخرین حج خود در غدیر خم به طور صریح و روشن و به دستور خداوند حضرت امیر را به عنوان رهبر و امام امت اسلام پس از خود معرفی نموده بود، آنهم درمیان جماعتی عظیم از مسلمین که برای شرکت در آخرین حج پیامبر آمده بودند

پس با وجود این فرمان صریح خداوند و این بیان روشن پیامبر معنی نداشت که بخواهند دیگران برای امت، امام و خلیفه تعیین کنند! و از این هم که بگذریم اگر بنا بر انتخاب هم بود کسی جز امیرالمومنین لیاقت انتخاب نداشت!و آنهایی که آنروز در سقیفه بودند علی را خوب می شناختند و سخنان بزرگ پیامبر را در حق او بارها و بارها شنیده بودند ولی کینه ها و حسدها مانع از انتخاب علی شد و اصلا آمده بودند تا علی را کنار بگذارند وإلا علی علیه السلام انتخاب شده خدا بود و نیازی به رای آنها نداشت

به هر حال شد آنچه که نباید می شد و خشت اولی که معماران سقیفه کج گذاشتند منشا همه کجی ها و شروع جنایتهایی بود که بر اهل بیت پیامبر وارد گشت

از فشردن سینه حضرت زهرا تا شکافتن فرق علی مرتضی و ازمسموم ساختن امام حسن مجتبی تا حادثه جانگداز کربلا ...چه حق می گوید شاعرکه

ابتدای کربلا مدینه نبود ابتدای کربلا غدیر بود

ابرهای خونفشان نینوا اشک های حضرت امیر بود

پس از انتخاب ابوبکر،از اصحاب پیامبر به جز عده ای اندک ــ که ابتدا همان 4 نفرشیعه معروف بودند و بعدا کمی زیادتر شدند ــ بقیه همه، ابو بکر را با رغبت پذیرفتند

به هر حال حضرت امیر را 25 سال خانه نشین کردند و سعی کردند کاملا او را منزوی کنند و روایات فضائل او را که پیامبر فرموده بود و در میان مردم کتبا یا شفاها رد و بدل می شد از بین ببرند و علی را مخصوصا برای نسلهای بعد، فردی کاملا عادی و مثل بقیه اصحاب پیامبر جلوه دهند!! به همین خاطر بود که ابو بکر همگان را از نقل و نوشتن احادیث پیامبر منع کرد و عمر پس از او مجازات های سنگینی برای نقل حدیث از پیامبر قرار داد!! پس از آن دو نفر، نوبت به عثمان رسید و او بر مسند خلافت پیامبر غاصبانه تکیه زد و در طول دوران حکومت خود ظلمهای بسیاری بر مردم روا داشت به گونه ای که در نهایت علیه او شوریدند و او را کشتند.با اینکه حضرت امیر نمی خواست او کشته شود و نصیحتش کرد تا دست از اعمال خود بردارد و خلیفه کشی در امت پیامبر باب نشود ولی او به نصایح حضرت گوش نداد و سرانجام کشته شد

پس از عثمان مردم به حضرت رجوع کرده و خواستند که حکومت آنها را بپذیرد باید توجه داشت که این مردم حضرت را به فقط به عنوان حاکم دنیایی می خواستند و نه امامی که خدا اطاعتش را واجب کرده است!!پس گمان نشود که آن عده ای که انتخاب سقیفه را پذیرفته بودند و تا به امروز زنده مانده بودند، پشیمان شده و حالا امامت علی را می خواستند. بلکه فقط کسی را می خواستند که امورشان را اداره کند

بعد از پذیرش حکومت از سوی حضرت به خاطر عدالت او عده ای چون طلحه و زبیر، ساز مخالف نواختند و با اینکه بیعت کرده بودند، به تحریک عایشه ــ به خاطر کینه و حسادت عجیبی که نسبت به علی و زهرا سلام الله علیهما داشت ــ و به رهبری او جنگ جمل را علیه حضرت راه انداختند و خونخواهی عثمان را مهمترین بهانه خود قرار دادند! با اینکه خود این سه نفر بیشترین نقش را در قتل عثمان داشتند امروز با پررویی تمام می گفتند که از کار خود پشیمانند و می خواهند برای جبران آن با قاتلان عثمان بجنگند!! و از اینجا بود که طرفداران عثمان پدید آمدند و کم کم عثمانی نامیده شدند و تا زمانی که اصطلاح سنی پدید آمد ،مخالفان شیعه را عثمانی می گفتند تا اینکه حدود 250 سال بعد، اصطلاح«اهل سنت» توسط یکی از علمای آنها به نام احمد بن حنبل برای معتقدین به خلافت ابوبکر و افراد پس از او قرار داده شد.ــ در مقابل شیعه که خلافت بلا فصل را از آن علی میدانستند ــ

منظورشان هم از کلمه سنی یعنی کسی که پیرو سنت پیامبر است ! و این از عجایب است که کسانی که مهمترین فرمان پیامبر را زیر پا گذاشته اند خود را پیرو سنت آن حضرت میدانند

.............................................والسلام





      

اینک در ماه های آخر سال پیامبر اعظم (ص)، جا دارد به خود آییم و با اندکی درنگ بپرسیم در سال مزین به نام آن بزرگوار، چه درس ها، عبرت ها و توشه هایی از فیض وجود ایشان برگرفته ایم؟ برای معرفی چهره ی همیشه جاودان تاریخ، که همه هستی خویش را برای سعادت و تعالی بشر مصروف داشت، چه کرده ایم؟ باید به رمز و راز علو مقام و سر عظمت و مرتبت پیامبر اکرم پی برد. پیامبر رحمت، که به تعبیر قرآن رحمت عالمیان است، ظهور کرد تا انسان را به راه سعادت رهنمون گردد و زندگی انسانی را قرین سعادت فرماید. چگونه است که پیامبر به عنوان یک فرد انسانی چنان تعالی یابد که همه هستی مرهون وجود او گردد و وجود مقدسش رحمت و برکت همه ی عالمیان شد؟ به راستی تاکنون از خود پرسیده ایم که سر این شرافت و عظمت و شوکت، چیست؟ آن حضرت هر چه فراتر رفت، فروتر شد! هر چه فرادستی بیشتر پیدا کرد، فرو دست تر شد! و هر چه اوج بیشتری می گرفت، فروتنی اش افزون تر می گشت. همه همت و تلاش پیامبر اعظم، به عنوان بنیانگذار تمدن نوین انسانی، این بود که فرهنگ مردم را آسمانی و ملکوتی کند. دل ها، جان ها و نگاه ها را از زمین بکند و متوجه سپهر حقیقت و معنویت الهی نماید.

 درس بزرگ و جاودانه آن حضرت به آدمیان در همیشه تاریخ این است که همواره عزیز باشند و عزت حقیقی را در بندگی و عبودیت خدای متعال جست و جو کنند، بندگی احدی را جز او نپذیرند، هرگز اسیر مقامات و پیچ و خم های زودگذر دنیا نشوند و حقیقت و عدالت را به ثمن بخس نفروشند. معیار برتری آدمیان آیه ی کریمه « اِنّ أکرَمَکُم عِندَالله اَتقیکُم» است، مسیر عدالت و تقوا پیشگی، مسیر نجات بشریت و تحقق آرمان های نبوی و نیل به ایده آل های جامعه ی الهی است. در این نگاه، خدا محوری همواره شرط اساسی تقوا و فضیلت و نیل به سعادت می باشد.

جامعه ای که خود پیرو و پیامبر اعظم می بیند، و جامعه ی نبوی را الگوی جامعه خویش قرار می دهد، باید در همه ی شئون و رفتارهای خود را به آن حضرت بنگرد و از ایشان الهام بپذیرد. پیرو حقیقی آن حضرت، خدای متعال را ناظر بر اعمال خویش می بیند و همه وجود و همت خویش را وقت خدمت به مردم و تحقق ارزشهای دینی و الهی می کند و همچون آن بزرگوار موقعیت، مقام سیاسی و اجتماعی و دینی خویش را وسیله و ابزاری برای تحقق احکام و اوامر الهی و حاکمیت نظام و ارزشهای دینی و اخلاقی اسلامی می داند. بدیهی است در جامعه ی دینی باید همه چیز در خدمت دین، تحقق و تعالی ارزشهای دینی و آرمانهای الهی باشد و همه ی امور رنگ و بوی خدایی به خود گیرد. درس های بزرگ نبی مکرّم اسلام برای دینمداران و پیروان آن حضرت ایمان، یکتاپرستی، زهد، ورع، دستگیری از محرومان و مستضعفان و تلاش برای حاکمیت خدا بر روی زمین است.

امید که توفیق بهره گیری از آرمان ها و سیره ی آن بزرگوار نصیب ما گردد. انشاء الله