سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :5
کل بازدید :117115
تعداد کل یاد داشت ها : 160
آخرین بازدید : 103/1/30    ساعت : 3:23 ع
درباره
واحد مرکز رایانه پایگاه بسیج شهید کلاهدوز[6]

کانون فرهنگی مسجد دوازده امام (ع) واقع شده در شهر ری (باقرشهر)
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی مسجد 12 امام علیه السلام - باقرشهر

 هنگامی که رسول اکرم بعد از آن مواجهه وصف ناشدنی به سوی خانه آمد هیچ یار و همکاری نداشت. به محض ورود به خانه، ام المؤمنین خدیجه و امام علی علیه السلام را فرا خواند. آنچه را که بر او گذشته بود به آنها بازگو نمود. آن بزرگواران به او ایمان آوردند... بدین وسیله دو نفر دیگر به اسلام افزوده شد. رسول اکرم آغاز به دعوت نمود. آیات حق را بر مردمان می خواند و دل آنها را روشن می ساخت. به مرور زمان بر یاران آن حضرت افزوده شد. بلال که برده امیه ابن خلف یکی از سرسخت ترین دشمنان اسلام بود، به رسول اکرم ایمان آورد. عمار و پدرش یاسر و مادرش سمیه نیز مسلمان شدند و ... دشمنان اسلام احساس خطر کردند. کار را بر مسلمین سخت گرفتند. شکنجه و آزار آغاز شد. پدر و مادر عمار به شهادت رسیدند و بدین ترتیب نام خود را در فرهنگ بشری به عنوان اولین شهیدان اسلام، جاودانه ساختند. در همین ایام بود که ابوذر نیز گذرش به مکه افتاد. رسول اکرم را دید و به او ایمان آورد. ابوذر اما شوری دیگر داشت.
بلافاصله بر بلندایی ایستاد و با صدایی رسا، شهادتین را بر زبان جاری ساخت. قریشیان بر سر او ریختند و تا پای مرگ او را زدند. عباس عموی پیامبر در آن بحبوحه پیدا شد و ابوذر را شفاعت کرد. ابوذر اما دست بردار نبود. روز بعد مجددا بر همان سکو ایستاد و با صدای رساتر، شهادتین را بانگ زد. قریشیان مجددا بر سر او ریختند. این بار نیز عباس به فریاد او رسید. طبق شواهد تاریخی، ابوذر اولین کسی است که ندای توحید و نبوت را با صدای بلند به گوش اهالی مکه رساند و اولین منادی اسلام در بین یاران رسول اکرم شد.

کار اسلام روز به روز رو به سامان بود. سه سال دعوت خفا به پایان رسید. بعد از آن دعوت آشکار شد. اکنون اسلام کسانی چون حمزه، جعفر برادر امام علی علیه السلام، ابوطالب، عبدالله بن مسعود، ابوذر و... را در کنار داشت. در مکه زندگی بر مسلمنان سخت شد. پیامبر دستور هجرت داد. ابتدا گروهی به سرپرستی جعفر به حبشه مهاجرت کردند. تا اینکه مسلمین با هجرت به مدینه دست به تأسیس پایگاه زدند. در این ایام، سلمان فارسی نیز بر مسلمین اضافه شد. سلمان همواره و تمام عمر خود را به دنبال حقیقت سپری کرد. می گویند: ابتدا کشیش زردشتی داشته است. اما دل ناآرام او را این دین نتوانسته بود، آرام نماید. بعد از آن به دین مسیحیت گرویده است. اما گمشده خود را در آن دین نیز نیافته بود. تا اینکه آوازه پیامبر آخر الزمان به گوش او رسیده و او در پی یافتن او به سفر پرداخته و خود را به مدینه می رساند. بعد از آن که رسول اکرم را می بیند و با او به صحبت می پردازد، به یقین می بیند که گمشده او کسی جز محمد نیست. پس ایمان می آورد و ...
او در آن مدت کوتاه که با رسول اکرم زندگی می کند، به مرتبه ای از کمال می رسد که بعد از امیر المؤمنین علی علیه السلام، نزدیکترین فرد از اصحاب به رسول گرامی می شود. وقتی جنگ خندق پیش آمد، رسول اکرم از اصحاب برای مبارزه با کفار مشورت خواست. هر کس پیشنهادی کرد. سلمان گفت : بهتر است دور مدینه خندق حفر گردد تا از هجوم ناگهانی آنان جلوگیری شود. رسول اکرم پذیرفت و کار سلمان به جایی رسید که رسول گرامی اسلام در وصف آن پاک نهاد گفت: «سلمان منا اهل البیت ».





      

قرآن در آیات بسیاری عبارت ((و من آیاته )) را تکرار می کند. تا بدین وسیله به ما اعلام نماید که این همه نظم و هماهنگی ، هرگز نمی تواند تصادفی به وجود آید.
اکنون به ذکر برخی از نشانه های الهی در طبیعت و در وجود خود می پردازیم.
بدیهی است که این نشانه ها ما را به وجود خداوند متعال رهنمون می گردد.
(سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم انّه الحقّ)




      

شفیعان در روز قیامت از روایات زیادی که در این مورد وارد شده، معلوم می شود که شفیعان در روز قیامت فراوانند؛ از جمله انبیاء الهی، علماء، شهداء، ملائکه، مؤمنین، اعمال صالح، ائمه اطهار و قرآن.
رسول خدا فرمود:«من کسانی را شفاعت می‌کنم که معصیت کبیره انجام داده باشند.
در سوره انبیاء آیه 28 می خوانیم: « و لایشفعون الا لمن ارتضی »؛ (پیامبران و ملائکه شفاعت نمی کنند، مگر برای کسی که مورد رضایت باشد
.
از حضرت رضا علیه السلام تفسیر این آیه را پرسیدند. امام فرمود:«مقصود پسندیدگی در امر دین است.
بنابراین شفاعت مخصوص افراد گناهکار است به شرط آنکه در عقیده و دین خود مورد رضایت باشند. پس شفاعت در مورد شیعیان است و معاندین و ناصبین و منکرین از آن محرومند.





      

شاید عده ای شیطان پرستی را آئینی مدرن و نهایتا مربوط به قرن ?? - ?? میلادی بدانند اما واقعیت چیز دیگریست. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد. البته شواهد به دست آمده این حرف را تصدیق می‌کند که شیطان پرستی در نواحی امریکای لاتین، امریکای جنوبی و افریقای مرکزی به قرن ها قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد و قبایلی که آثاری از آنها باقی مانده است این احادیث را تصدیق می‌کنند. در اکتشافات به دست آمده در امریکای جنوبی یکی از قبایل این قاره که اعتقاد بسیاری به خوب و بد داشتند شیطان را پرستش می‌کردند و حتی قربانی هایی را از انسان به شیطان هدیه می‌کردند که مکانهای انجام مراسم قربانی هنوز وجود دارد و اجساد مومیایی به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قربانی شدن این انسانها (که در آنها بیشتر زنان به چشم می‌خورند) است. در افریقای مرکزی و در دشتها و کویرهای سوزان این قاره نیز در قبایلی که معروفترین آن قبیله "اوکاچا" می‌باشد، شیطان به عنوان قدرت مطلق زمین و آسمان و پدید آورنده آن و خدای خشم و نفرت پرستش می‌شد و حتی قربانی هایی نیز در مواقع خاص به آن اهداء می‌شد. ذکر این نکته ضروری است که زمان قربانی کردن انسانها در برابر شیطان لحظه های خاصی بوده است.
تاریخچه شیطان پرستی به سالهای بسیار دور بر می‌گردد که بعدها این آئین و سنت به صورتهای دیگر نمود پیدا کرد که چیزهایی از گذشته چه با تحریف و چه بدون تحریف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است. البته شیطان پرستی در زمان پیدایش زبان و خط و زمان مادها، سومریان، بابلیان و ... نیز ادامه داشت تا در قرون 14-15 میلادی شیطان پرستی نوین به وجود آمد.





      

آنچه روشن است اینکه بحث آسیب شناسی اجتماعی عمدتا با مسائل و مشکلات سر و کار دارد. پژوهشها و تحقیقات متعدد برای شناخت انواع این آسیبها و علل بروز آنها صورت می‌دهد و نظریاتی را برای حل آن مسائل پیشنهاد می‌کند.
بر این اساس زمینه‌هایی چون فرهنگ و هنجارهای یک جامعه ، ویژگیهای اقتصادی و سیاسی و جغرافیایی یک جامعه نیز در حوزه مطالعات آسیب شناسی اجتماعی قرار می‌گیرد. چرا که بررسی آسیبهای اجتماعی بدون در نظر گرفتن شرایط زمینه‌ای یک جامعه میسر نخواهد بود.
چه چیزی به عنوان آسیب شناخته می‌شود؟ حدود و شخور آن چقدر است؟ عوامل زمینه ساز و علل آشکار کننده آن کدامها هستند؟ در کدام طبقات گسترش بیشتری دارند؟ در کدام سنین گسترش بیشتری دارند؟ توانایی جامعه برای کنترل و نظارت بر آنها چقدر است؟ از چه راههایی می‌توان به کاهش آنها مبادرت کرد؟ همه اینها سوالاتی هستند که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

مسئله مربوط به آسیبهای اجتماعی از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها ، محرومیتهای ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنه‌دار فساد ، عصیان ، تبهکاری ، سرگردانی ، دزدی و انحراف جنسی و دیگر آسیبها شده است.
هر چند اکثر مشکلات اجتماعی انواعی تکراری در طول نسلهای مختلف هستند، اما چنانکه مشاهده می‌شود برخی از این انواع در برخی نسلها اهمیت بیشتری پیدا کرده است و حتی برخی انواع این آسیبها در نسلهای بعدی زاده شده‌اند. از سوی دیگر از آنجایی که یکسری علل غالب در هر جامعه وجود دارند که نسبت به سایر علل اهمیت بیشتری در بروز آسیبها دارند، هر چند از انواع متمایز آسیبها سخن می‌رود، اما عمدتا همپوشیهایی بین آنها دیده می‌شود.





      

بهشت مفهومی است که در اغلب مذاهبِ معتقد به زندگانی پس از مرگ و یا آخرت وجود دارد. بهشت جایی است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن جاودانه می‌شوند. بر اساس آموزه‌های مذهبی اسلام و برخی دیگر از مذاهب، بهشت جایگاه نهایی هر انسانی است که در آن جا به اندازه اعمال نیکش از مواهب آن برخوردار خواهد شد. ادیان مختلف تعریف‌های متفاوتی از این مفهوم به دست داده‌اند.
بهشت اقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است و بهشتیان کسانی هستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه ی کارهای نیک شان از کفه ی بدی هاشان سنگین تر است. در قرآن مجید، بهشتیان به نام ها و صفت هایی همچون اصحاب الیمین و اصحاب الجنه خوانده می شوند. بهشت معادل واژه «الجنّة» است و در قرآن مجید با این اسامی و اوصاف به کار رفته است: جنة المأموی، جنّات المأوی، جنة النعیم، جنات الخلد، دارالسلام، دارالمتقین، دار المقامة، عدن، الفردوس
.
توصیف بهشت در سه سوره الرحمن، واقعه و دهر به صورت مفصل و در برخی از سوره های دیگر قرآن به صورت گذرا و مجمل بیان شده است و به بسیاری از نعمت های بهشتی همچون میوه ها و باغها و چشمه ساران و زنان پری رو با لباس های حریر و ... و نیز نعمت های معنوی همچون رضوان خداوند و ... اشاره گردیده است. در اینکه آیا آن بهشت موعود، اکنون نیز موجود است یا نه، میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر است. اکثر دانشمندان معتقدند که بهشت هم اکنون وجود خارجی دارد و برای اثبات ادعای خود به ظواهر برخی از آیات استدلال می کنند. در روایات مربوط به معراج و روایات دیگر نیز نشانه های روشنی از این موضوع دیده می شود. بنابراین می گویند بهشت در درون و باطن این جهان است اما برای ما قابل دید و درک نیست؛ به عبارت دیگر عالم آخرت و بهشت و دوزخ، بر این عالم احاطه دارد و این جهان همانند جنین در درون آن جهان قرار دارد
.
آیات قرآن و روایات اسلامی دلالت دارد که بهشت نیز همانند جهنم، درهایی دارد. امام باقر علیه السلام فرمود: «بهشت دارای هشت در است که عرض هر در، به اندازه چهل سال راه است». و در قرآن آمده است که جهنم هفت در دارد. شیخ صدوق، از علمای بزرگ شیعه، می نویسد: اعتقاد ما درباره بهشت این است که بهشت دارالبقاء و دارالسلام است. مرگ و پیری، بیماری و ناخوشی، زوال و زمینگیری، غم، فقر و خستگی و فرسودگی در آن نیست.





      

در قرون اخیر ملل مختلف دنیا به عنوان یک امر ضروری و حیاتی به تعلیم و تربیت رو آورده و آن را یگانه وسیله رفاه و آسایش و پیشرفت خود دانسته اند. امّا پیامبر اسلام که آخرین برنامه ی کمال و سعادت بشر را متجاوز از چهارده قرن قبل بر ا نسان عرضه داشت، هنگامی که مردم در تاریکی جهل راه خود را گم کرده بودند و ا زتعلیم و تربیت به کلی بی خبر بودند، مردم را به فراگیری علم و دانش و کسب فضایل و آداب نیکو فراخواند، و فراگرفتن دانش را بر هر مسلمانی واجب دانست. از نظر اسلامی کسی که از تعلیم و تربیت بی بهره است همچون کسی است که در بیابان خشکی سرگردان و متحیر است، و نمی داند از کدام راه برود تا به سر منزل مقصود برسد، و سر انجام چنین فردی هلاکت و بد بختی است. یا همچون کسی که در ظلمات و تاریکی قرار گرفته و راه را از چاه تشخیص نمی دهد که به ناگاه به پرتگاه نیستی سقوط می کند و نابود می گردد. از حضرت علی (ع) نقل شده است که : (( به ادب کردن و اصلاح خویشتن بپردازید، و خود را از عادات خوبیهای ناشایسته بازبگردانید )). حضرت صادق (ع) فرموده است : هر کس دو روز عمرش با هم برابر باشد مغبون و زیان دیده است؛ و هر کس که پایان روزش در مقایسه با اول همان روز، بد تر باشد نفرین شده و از فیض و رحمت الهی دور است تو آن که در خود (در هر زمان) کمال و فضیلت نیابد به نقصان و (انحطاط) نزدیکتر است و فردی که به نقصان نزدیکتر باشد مرگ برایش از زندگی بهتر است. از این روایت بر می آید که انسان باید در تمام لحظات زندگی به سیر تکاملی خود ادامه داده، پیوسته به کمالات خود بیفزاید و در صدد اصلاح و تکامل خویشتن باشد. از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که : (( خودتان را حسابرسی و بازخواست کنید پیش از آنکه محاسبه و بازخواست شوید )) . بدیهی است کسی که در زندگی همیشه مواظب رفتار و گفتار خود باشد، بردانش خود بیفزاید و خود را تحت مراقبت قرار داده تا از اعمال ناپسند و سقوط در مهالک محفوظ بماند، پیوسته بر کمالاتش افزوده می شود و در صراط مستقیم فضیلت، شرافت و دانش پیش می رود و نیروهایش را در جهت کمال رشد می دهد تا به درجات عالی انسانیت و سعادت نایل آید.
(از کتاب پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی).





      

اسلام دین کار و فعّالیت و آئین سعی و عمل است. تمام مردم برای تأمین زندگی با عزت و شرا فتمندانه باید از پی کار و کوشش بروند و در جامعه وجودی مؤ ثّر باشد، و اگر کسانی از کار شانه خالی کنند و برای تأ مین ما یحتاج زندگی خود دنبال کار نرو ند در اسلام، مورد بد بینی و انزجارند.
در حقیقت اسلام عزیز نسبت به تأ مین دنیا و آخرت انسان بسیار حساس و سفارش گراست در این میان دو چیز را مد نظر داشته و مسلمین را بر انجام آن تشویق و ترغیب می نماید
کار و تلاش فراوان برای امور دنیوی و اخروی.

 سخت کوشی و مقاومت در برابر سختی ها.
ناگفته پیداست که اهتمام به کار و تلاش از دیدگاه اسلام نوعی عبادت مقدس بشمار می آید که مکمل و محرک سیر معنوی انسان مسلمان است. آیات قرآن و روایات اسلامی سندی محکم بر این گواه است
 مبغوض ترین انسان نزد خدا ؛
عن ابی جعفر (ع) قال : « قال موسی یا ربّ ! ایُّ عبادک أبغضُ الیک ؟ قال جیفهٌ با للّیل و بطّالٌ با لنّهار
امام باقر (ع) فرمودند : « که حضرت موسی بن عمران به پیشگاه خدا عرض کرد؛ بارالها ! کدام یک از بندگانت نزد تو بیشتر مورد بغض و بد بینی هستند؟ فرمود : آن کسی که در شب مانند مرداری در رختخواب افتاده و در روز، عمرش در جامعه به بطالت می گذرد و تلاش نمی کند و می خواهد از دسترنج مردم استفاده کند.
عزتمندی مسلمان دغدغه اولیاء گرامی اسلام است.
عن الصادق(ع) : « أنّ ر جلد اتاهُ فقالُ : « إنی لا اُحسنُ أن اعمل عملاً بیدی و لا أُحسن ان اتّجر و أنا محارفٌ محتاجٌ، فقال : إعمل واحمل علی رأسک واستغن عن الناس.
مردی به حضور امام صادق(ع) آمد و عرض کرد : یابن رسول الله (ص) من انسانی هستم کگه نمی توانم با دستم کار کنم - گویی دستش عیبی داشته که فاقد قدرت کار بوده - و سرمایه ای هم ندارم که تجارت کنم و نیاز مند و محتاجم. حضرت دید که سرو گردن او سالم است. فرمود : عمل کن، کار کن و کالا را بر سر خود حمل نما و از مردم بی نیاز باش.
 بیکاری سر منشأ نادرستی و فساد است.
قال علیُّ علیه السلام : « إن یکُن الشُّغلُ مجهدهً فأتّصالُ الفراغ مفسدهٌ
 اگر تن دادن به شغل مایه زحمت و تعب است بیکاری دائم نیز باعث نادرستی و فساد است.
 ارتزاق از دسترنج مردم زشت و ناپسند است.
عن النبیُّ صلی الله علیه و آله و سلم قال : « ملعونٌ من القی کلّه معلی الناس.» رسول اکرم (ص) فرموده است :
« رانده و مطرود درگاه باری تعالی است آن کسی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند و بخواهد از دسترنج مردم ارتزاق نماید





      

برزخ فاصله میان مرگ تا قیامت کبراست. از این رو به این فاصله زمانی برزخ گفته اند که حایل میان دو نشئه و دو نوع مختلف از زندگی است:
و زندگی آخرتی که در تبیین قرآنی زندگی ای است که جسم و ماده در آن معنا و مفهوم دیگری می یابد؛ زیرا قرآن بیان می دارد که در قیامت، زمین و آسمان به زمین و آسمانی دیگر تبدیل می شود: یوم تبدل الارض غیرالارض و السموات.(ابراهیم آیه 48)
قرآن بیان می کند که در آن نشئه و زندگی، هوا چنان معتدل است که از خورشید سوزان و یا سرمای سوزناک خبری نیست. میوه ها و خوراک های آنجا هرچند در برخی موارد شباهت هایی با این دنیا دارد ولی هم مانند دنیا می باشد و هم شباهتی ندارد. نوعی بقا و پایداری است که در دنیا مفهومی ندارد. در سوره های واقعه، انسان، قیامت، تکویر و بسیاری از سوره ها و آیات به مسأله ویژگی های آخرت پرداخته شده است.
اما برزخ چگونه نشئه و دنیایی است؟ به نظر می رسد که به خاطر حایل بودن، می بایست از ویژگی های دو نشئه دیگر برخوردار باشد. به این معنا که برخی از خصوصیات دنیایی مانند رشد و تکامل و بهره مندی از آن در این زندگی می بایست وجود داشته باشد، چنان که می بایست از نوعی ویژگی قیامتی نیز برخوردار باشد. عالم برزخ از آن جایی که، عالم دیگری است می بایست از خصوصیات خاص خود نیز برخوردار باشد. انسان هایی که در برزخ هستند نه اهل دنیا هستند و نه اهل آخرت. این عالمی است که قرآن به صراحت به وجود آن اذعان کرده است.
در تبیین قرآنی، کسانی به این عالم برزخ می روند که به مرگ طبیعی و یا اختیاری از این زندگی دنیایی بیرون رفته باشند. (مؤمنون آیه 23) این عالم تا زمانی برقرار است که رستاخیز برپا نشده باشد. با برپایی قیامت، نشئه دنیا و نیز برزخ پایان می یابد.





      

از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه‌است. و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده می‌شود عفت و حیا از جمله? این صفات می‌باشند که یکی از راه‌های تأمین این صفات و سجایا، ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار می‌سازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعی‌ترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی می‌کند. طبق قوانین اسلامی تنها خواندن صیغه عقد توسط زن و تایید توسط مرد صحیح است و الزامی به وجود شاهد یا نماینده دینی نیست. البته می‌توان برای خواندن این جمله کسی را وکیل کرد که لازم هم نیست که نماینده دینی باشد.

شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت) را دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته می‌شود.در این نوع از ازدواج که به صیغه یا متعه یا ازدواج موقت معروف است زن و مرد پس از شناخت یکدیگر و صحبتهای اولیه در صورتی که هر دو طرف به این امر راضی باشند مدت زمان صیغه و همچنین مبلغ صیغه ( مقدار مهریه ) را خودشان به صورت توافقی تعیین می کنند ( مثلاً با هم قرار میگذارند برای مدت سه ماه و هر ماه یکصد هزار تومان به عقد ازدواج موقت هم در آیند ) . در ازدواج موقت زن ومرد باید به صورت عربی یا فارسی متن صیغه رابخوانند متن صیغه : زن میگوید : ( به زبان عربی ) : زوجتک نفسی فی المده المعلومه علی مهر المعلوم و مرد نیز جواب می دهد : قبلت ( ترجمه فارسی ) :زن میگوید ): من خودم را به عقد ازدواج تو درمی اورم برای مدت زمان مشخصی و با مهریه مشخصی وسپس مرد بلافاصله می گوید : قبول دارم مدت زمان و مبلغ مهریه باید قبل از خواندن متن صیغه مشخص شود . در این نوع ازدواج اگر دختر باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد ولی اگر باکره نباشد نیازی به اجازه ندارد . ازدواج موقت در مذهب شیعه ( پیروان علی که امام اول شیعیان و جانشین رسول گرامی اسلام می باشد )امری مستحب موکد میباشد وبر آن تاکید شده است و ائمه اطهار نیز از آن به نیکی یاد می‌کنند و آن را یادگار رسول الله میدانندوغالبا به آن عمل می کردند . همچنین مرد مسلمان می تواند با زنان اهل کتاب مانند مسیحیان و یهودیان نیز ازدواج موقت داشته باشد . ولی زن مسلمان ( شیعه )فقط با مرد مسلمان شیعه می تواند ازدواج موقت بکند. بنابر نظر بعضی از مراجع شیعه «برای دختر رشیده اذن پدر در ازدواج موقت ضرورتی ندارد»پس از تعیین مدت زمان عقد و مهریه با خواندن صیغه عقد زن و مرد به یکدیگر محرم می‌شوند.





      
   1   2      >