سگهای رنگارنگ، بزرگ و کوچک، نر و ماده بر سر لاشه مردارهای به نزاع برخاسته بودند، چنگ و دندان نشان می دادند، دهانهای خون آلود، پنجه های خونین، تنهای خسته و مجروح همه نشان از نزاعی سخت و خشن داشت.
رهگذری از دور نمایان شد، با دیدن او، جنگ فراموش شد، متحد شدند، فراموش شد مردار و دریدنهای همدیگر.
رهگذر نزدیک شد، بر او حمله ور شدند، او را آزردند، رهگذر خود را از چنگال آنها نجات دادبا تن مجروح و خون آلود، بدون آنکه علاقه ای به سردار داشته باشد. دشمن خیالی از پای در آمد، به سراغ مردار رفتند و بر آن رقصیدند، فریادها بلندتر، چنگ و دندان ها خشن تر، دریدن ها قوی تر، سگان رنگارنگ- لاشه مردار- مرد رهگذر همه مثالی است زدنیای ما. انسانهای هزار رنگ و دنیا پرست، به دیگران از جنس خود، چنگ و دندان نشان می دهند، ولی با دیدن رهگذری که غریب است، با جنس آنها، یکی شده و او را می درند.
آری آن رهگذر – آن آسمانی را دریدند .
خاموشی فرزانگی است و سکوت ( مایه ) سلامت و راز داری بخشی از خوشبختی
دین خود را با دنیایت حفظ کن تا هر دو را ببری و دینت را وسیله حفظ دنیایت قرار مده که هر دو را می بازی.
امام علی ( ع )
هان ای زمینیان، با علی چه کردند؟
آن شب تنهاترین شب کوفه بود و خسوفی ترین شب تاریخ، چند پاره ابر تیره و سیاه بر شهر کوفه سایه انداخته بود. روحی الهی در سکوت غمگین شب به پرواز ملکوت درآمده بود. مرغابی ها غمگینانه ترین آوازها را به گلوی شب ریخته بودند، زمین از این فاجعه می لرزید و ستونهای مسجد کوفه مرثیه سر داده بودند. علی(ع) آن مرد عدالت، در بستر شهادت آرمیده بود، عرشیان نگران این صحنه با یکدیگر نجوا می کردند. محراب کوفه در سکوتی غنوده بود. بیوه زنان و طفلان بی پدر، درغبار سنگین آن لحظه های جان فرسا دیده ها را بر در دوخته و منتظر باز شدن آن با دستان یتیم نواز مولایشان بودند که باز هم پدر و پناهشان بیاید و برایشان قوت شبانه بیاورد. آری شانه های زخمی علی(ع) به انبان نان و خرما الفتی دیرینه داشت و ایتام و بی پناهان با طنین گامهای او مانوس بودند. هان ای زمینیان با علی چه کردند...؟این سوالی بود که آسمانیان از اهل زمین می پرسیدند شب می رفت تا به صبح برسد که ناگهان حزن انگیزترین فریادها از خانه علی(ع) برخاست. کوفه درمیان دستان آکنده از شرمش، مردمی از تبار عرشیان را با فرق شکافته به عرشیان تقدیم می کرد. تاریخ هم از عمق این فاجعه تام می گریست و خطاب به زمینیان می گفت...؟ ای مردم با تجسم عدالت چه کردید؟ ننگتان باد که با وسوسه های شیطانی، دستان خود را به خون بهترین انسان آلودید... آیا نیندیشید که زمین، لحظه های بدون علی(ع) را چگونه سر کند؟ شب بدون مناجات علی(ع) چگونه سحر کند؟نفرین بر آن دستان مظلوم کش که خاک نشینان را باز هم بر خاک نشاندند و زخمی عمیق در سینه درد آلود تاریخ بشر نشاندند، زخمی که با هیچ مرهمی التیام نمی یابد
حجاب مانند صدفی است که از گوهر خود محافظت می کند.
هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است. چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و محصولی برای باغبان نمی ماند. هیچ کس هم به نام (آزادی) دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها درب حیاطش را باز نمی گذارد. چون خطر رخنه دزدی، جدی است. هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود.
هر چیزی که قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالا می رود.
هر چیز که نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت لازم تر.
اگر در شیشه عطر را باز گذاری، عطرش می پرد.
اگر رشته مرواریدت را در کمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود.
زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آنکه گل عصمتش را چیدند، او را دور اندازند، یا زیر پایشان له کنند........
زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه هوس و آلوده به ویروس گناه گردد. گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و سایر وسایل خانه نیست که آنرا به بهای چند نامه و نگاه و لبخند بفروشد.
اگر در مقابل پنجره خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود. وقتی راه پشه ها را می بندی، خود را «مصون» ساخته ای نه «محدود» و زندانی. وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار دادی، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی. اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد، و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و نا آگاهانه می دانی و می بینی.
اینکه «دل باید پاک باشد» بهانه ای برای گریز چاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه «لاقیدی». وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد. ظاهر، آینه است و ........ «از کوزه همان برون تراود که در اوست».
زن به خاطر ارزش و کرامتی که دارد باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند و در بازار سوداگران شهوت خود را به سادگی و خامی نفروشد.
احمقانه است که کسی خود را در معرض دید و تماشای نگاه های مسموم و چشم های ناپاک قرار دهد و به دلیری و جلوه گری بپردازد و خیال کند بیمار دلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نمی اندازد و از زهر نگاه ها و نیش پشه های شهوت در امان می ماند!
بعضی از «نگاه» ها، ویروس «گناه» منتشر می کند. و بعضی از چهره ها حشره مزاحمت جمع می کند. خراب کردن همه دیوار ها و برداشتن همه پرده ها و بازگذاشتن همه پنجره ها نشانه تیره اندیشی است، نه روشنفکری! علامت جاهلیت است نه تمدن!
می گویی نه؟ یه طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی، با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند.
کسی که از «جماعت رسوا» نگریزد «رسوای جماعت» می شود.
آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد، آنکه یوسف زیبایی را به چند سکه قلب عوض می کند، آنکه «کودک عفاف» را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد، روزی هم «پشت دیوار ندامت» اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت، در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت. از اول که جامه عفاف و سفید و شفاف است، نباید گذاشت چر کابه گناه بر آن بپاشد. از اول باید مواظب بود این کاسه نشکند و این جام بلورین ترک برندارد.
از اول نباید به پای بیگانه، اجازه ورود به مزرعه نجابت داد که بوته های نورس عصمت را لگد مال کند.
ولی ........ گریه بی حاصل است و بی ثمره، وقتی که شاخه شکست و گل چیده شد!!
صوفیگری
سوال؟
آیا شرکت کردن در مجالس و محافل صوفیه و انجام اعمال و گفتن اذکار آنان و حضور در خانقاه آنها چه صورت دارد؟
حضرت آیت الله خامنه ای: جایز نیست و کسانی که او امر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه (ع) معتقدندچه بهتر است که اسم جداگانه و آداب و رفتار جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و درجماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشند.
سوال؟
ایجاد مکتب ها و مرام های انحرافی یکی از اهداف شوم قدرت های استکباری بوده است. در طی سال های اخیر فرقه های مختلف صوفیه در حال فعالیت گسترده تری گردیده و مراکزی را به عنوان پایگاه های خود بنا می سازند مستدعیست نظر خود را درباره صوفیه و مشارکت و ایجاد بناها و مراکز تبلیغی آنان و شرکت در محافل آنها بیان فرمائید.
حضرت آیت الله سیستانی: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور کردن مردم از آنها لازم است.
حضرت آیت الله تبریزی: هر مسلمانی که بر خلاف آنچه علمای شیعه در رساله های عملیه فرمودند عمل کنید باطل است و ترویج و اعانت و شرکت در مجالسی که بر خلاف آنچه علمای شیعه فرمودند تشکیل شود مشروعیت ندارد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی: تمام فرق صوفیه دارای انحرافاتی هستند و شرکت در فعالیت های آنان و کمک به اهدافشان جایز نیست.
حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: جایز نیست.
حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: صوفیه به فرقه ها و انشعابات بسیاری که دارند اگر چه در انحراف در یک سطح نیستند و بسا که برخی از آنان از ربقه اسلام شمرده نشوند در مجموع منحرفند و عقاید خاصه ای که دارند غیر اسلامی است، بنابراین مشارکت در ایجاد بناها و مراکز تبلیغی آنها و شرکت در محافل آنها خلاف شرع و حرام است.
حضرت آیت الله بهجت: تحصین عقائد و مواظبت بر احکام شرع ضروری است.
هوالمحبوب
عبادت خالصانه بدون شائبه ی شرک، انسان را مقرب قرب الهی کرده ودر یکی از مضامین روایت از معصوم علیه السلام وارد شده است که خداوند تبارک و تعالی فرموده است اگر کسی مرا خالصانه عبادت کند چشم و گوش او خدایی می شود و حتی خداوند قدرت خالقیت به او می دهد مثل حضرت عیسی علیه السلام گلی را به شکل حیوان خلق کرد و دراو دمید و آن حیوان گلی به صورت پرنده ای در می آید. و یا در یک روایتی امام معصوم علیهم السلام می فرمایند:
إنَّ اللهَ أقدَرَنا عَلی ما نُرید
خداوند ما را قادر کرده است برهرآن چه که اراده کنیم.
و مصداق دیگر این مسئله روز قیامت بروز پیدا می کند و وقتی که مؤمنین وارد بهشت شدند، به اذن خداوند قدرت الهی پیدا کرده برهرآن چه را که نفس آنان اشتها داشته باشد و اراده کند برای او خلق می شود، ما تَشتَهی الأنفُس. همه ی این ها چه در انبیاء و چه در اولیاء به عنوان ولایت تکوینی مطرح است و خداوند تصرف در عالم تکوین را به بندگان خالص خودش در این دنیا عنایت فرموده است که در طول زندگانی پیامبران و بالاخص پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم و جانشینان ایشان که دارای این مقام بوده اند اثبات شده است. ولی در بهشت همه ی مؤمنین به حسب موقعیتشان دارای این مقام و منزلت می شوند. پس می توان با عبادت خالصانه و با نیت پاک ازعبودیت به ربوبیت رسید.
از برترین امتیازات امیرمومنان (ع) که تمام صفات برتر او به نحوی از آن سرچشمه می گیرد، عبادت و بندگی اوست. عبادت او با همة امور زندگی پیوند داشت، برعکس عده ای که در طول تاریخ اهل عبادت و ریاضت بوده اند، ولی بریده از اجتماع و زندگی و خانواده به سرمی بردند.
درفرهنگ قرآن و روایات ، عبادت از اهمیت والایی برخوردار است تا آنجا که هدف خلقت انسان و جن عبادت و بندگی دانسته شده است. جامعیّت او صاف علی (ع) در جامعیّت عبادت او نهفته است.
عبادت او تمام اوصاف بایسته و شایسته عبادات را درخود فراهم آورده و برخوردار است که به نمونه هایی اشاره می شود.
1- عبادت آگاهانه
از مهم ترین ویژگی یک عبادت برتر این است که عابد آن آگاه به معبود و آگاه به مسئولیت خویش و زمان خود باشد.
2- عبادت عاشقانه
وقتی معرفت وشناخت به معبوداصلی به حداعلای خود رسید، به دنبال آن عشق و محبت آشکار می شود.
3- عبادت خاشعانه
نماز یکی از مهم ترین عبادات است و از ویژگیهای مهم یک نماز مطلوب این است که انسان درحال نماز، خضوع و خشوع داشته باشد.
4- عبادت خالصانه
آن گاه که معرفت و عشق وجود انسان را فراگرفت ، بوی شرک و ریا نیز از انسان دور می شود و عبادت رنگ خلوص به خود خواهد گرفت.
5- عبادت مستمر
علی (ع) می فرماید: عبادت دائمی دلیل پیروزی و نیک بختی است و سپاس گذاری همیشگی ، نشانة دریافت فزونی (نعمت) می باشد.
6- میانه روی در عبادت
نکته دیگری که مولا علی (ع) به آن توجه دارد، اقتصاد و میانه روی در عبادات است.
اما برترین عبادات کدامند؟
دراین بخش به نمونه هایی از برترین عبادات از دیدگاه امیر موحّدان (ع) اشاره می کنیم :
1- رکوع و سجود: از میان عبادات ، برترین عبادتی که انسان را بیشتر به خداوند نزدیک می کند، رکوع و سجود است .
2- انجام واجبات : آن حضرت فرمود : هیچ عبادتی همچون انجام دادن واجبات نیست .
3- اندیشیدن : امام علی (ع) می فرماید: برترین عبادت تفکر است.
