منوی اصلی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :21
کل بازدید :119769
تعداد کل یاد داشت ها : 160
آخرین بازدید : 03/12/3    ساعت : 1:27 ع
درباره
واحد مرکز رایانه پایگاه بسیج شهید کلاهدوز[6]

کانون فرهنگی مسجد دوازده امام (ع) واقع شده در شهر ری (باقرشهر)
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی مسجد 12 امام علیه السلام - باقرشهر

محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در 1? شعبان سال 2?? هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس) است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است. «مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است

تولد امام زمان (عج) پنهان نگاهداشته شد و امام حسن عسکری (ع) خبر آن را تنها به عده ای از شیعیان داده بود. حضرت در سال 260 هـ ق پس از وفات پدر به امامت رسید. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود که از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنکه بر جنازه پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود که خلیفه های عباسی تصمیم به کشتن او داشتند.





      

وهابیت مسلکی است که در سال 1143 هجری قمری در شبه جزیره‌ی عرب بوجود آمده است و در بسیاری از اصول عقاید و احکام شرعی با مذاهب دیگر تفاوت دارد. پیروان این مسلک را «وهابی» گویند.
وهابیها خود را مسلمانان حقیقی و دیگر مسلمانان را منحرف و مشرک می‌دانند، و به آنان به دیده‌ی حقارت می‌نگرند. فرقه وهابیت از شیوه‌ی زور و سنگدلی و قساوت در تحمیل افکار غیرمنطقی خود بر مسلمانان، استفاده می‌کند. این مسلک به خاطر نسبتش به «محمد بن عبدالوهاب تمیمی» که اولین‌بار افکار و اندیشه‌های این فرقه را ساخته و ترویج نموده «وهابیت» نامبرده می‌شود. محمدبن عبدالوهاب بعضی از عقاید خود را از ابن تیمیه گرفته است، از آنجا که وی تحت تأثیر این عقاید بوده وزارت مستعمرات انگلیس سینه‌ی او را برای پاشیدن بذر مکتب جدید مساعد و زمینه را آماده یافته و به همین جهت روی این مرد سرمایه‌گذاری کرده است. خلاصه‌ی عقاید محمد بن عبدالوهاب عبارتست از
:
1
ـ تشبیه خداوند متعال به مخلوقاتش

2
ـ توحید عبادی و ربوبی

3
ـ احترام نکردن پیامبر اکرم (ص)

4
ـ تکفیر مسلمانان





      

«  کلیپ تصویری این عمار( سخنان مقام معظم رهبری) با فرمتwmv »

   دانلود فایل تصویری





      

هرجا جمعی از انسان ها گردهم آمده اند، برای رفع آسان تر و بهتر نیازهای خود به امنیت ، آسایش و سلامت و هر نوع نیاز دیگری ، هنجارهایی ساخته اند و همه را به تبعیت از آن ها فراخوانده اند. مجموعه هنجارها، البته به تبع  تاریخ ، جغرافی و طبع و طبیعت انسان ها متفاوت و میزان تبعیت افراد و گروه ها از این هنجارها متغیر بوده است . مطابق همان هنجارها، همیشه متخلفان را مجازات کرده و معمولاً به همنوایان پاداش داده اند. اما از همان آغاز بر سر این موضوع که چه کسی متخلف است و علت تخلف او چیست ، مناقشات فراوانی وجود داشته است . اینکه چه کسی هنجارها را ساخته ، چه کسانی متخلف را معرفی کرده و چه کسانی از تخلف از هنجارها و به چه میزان متضرر شده اند نیز موضوعات مهمی بوده که همگی حوزه مباحث  جامعه شناسی انحرافات اجتماعی را تشکیل داده اند. اما تبیین این موضوع که چرا مردم از هنجارهای خاصی سرپیچی کرده و می کنند، همیشه و مثل هر حوزه دیگری از مباحث علمی ، برعهده نظریه هاست .
 پرداختن به مباحث نظری موضوع ، به ویژه زمانی ضرورت بیشتری پیدا می کند که حجم کج رفتاری های مردم از سقف تحمل جامعه فراتر رفته و نگرانی هایی ایجاد کرده باشد. در زمانه موجود که برخی هنجارشکنی ها از جمله تخلفات رانندگی ، سرقت ، نابهنجاری های اخلاقی ، اختلاس و رشوه خواری ، تقلب ، اعتیاد به مواد مخدر، ایدز، کودکان و زنان خیابانی ، از حد معمول و آشنای جامعه بیشتر شده و نرخ فزاینده ای هم یافته است ، همه جا و همه کس می پرسند چرا این همه از مردم کج رفتاری می کنند، و برعهده نظریه هاست که به این سؤال مهم و اساسی پاسخ گویند.
 مسئولیت این بخش ، پاسخ به همین سؤال است . اینکه چه کاری درست و کدام یک غلط ، چه رفتاری بهنجار و کدام یک نابهنجار است نیز همیشه مورد سؤال و مناقشه و تابع شرایط زمان و مکان و فرهنگ کنش گران و عوامل نظام کنترل اجتماعی و مردمی بوده که به رفتارهای آن ها واکنش نشان داده اند. به این موارد نیز در ضمن طرح مباحث نظری پرداخته خواهد شد.

 





      

ای کسانی که ایمان آوردید هنگامی که در روز جمعه برای نماز جمعه اذان داده می شود به سوی ذکر خدا بشتابید و دادوستد را رها کنید، اگر بفهمید این برای شما بهتر است

و چون نماز به پایان رسید در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا طلب کنید و خدا را بسیار یاد کنیدتا شاید رستگار گردید.

و چون در بین نماز از تجارت و لهوی با خبر می شوند به سوی آن متفرق گشته تو را در حال خطبه سرپا رها می کنند بگو آنچه نزد خدا است از لهو و تجارت بهتر است و خدا بهترین رازقان است





      

خدای سبحان کمال محض و کمال آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسی دارند و هم از کمال نسبی برخوردارند : «ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور» (1) همه ذرات عالم هستی به سوی کمال در حرکتند و مسیر امر الهی را طی می کنند، خدای سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوی من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت می آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2). انسان نیز تافته ای جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعی می کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوی کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقی است. اخلاق این توانایی را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعی پذیرای چنین هماهنگی است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.





      

مقدمتا بحثی صغروی دارم که باید عرض کنم و الا ممکن است نوعی کتمان شهادت باشد و یک بحث کبروی درباره ولایت فقیه و مرجعیت.
 در مورد صغرای ولایت فقیه گمان نمی‏کنم کسی شک کند که، بهترین فردی که امروز می‏تواند در جامعه ما این پرچم را به دست گیرد مقام معظم رهبری است و اگر این مسئله در ابتدا مورد سؤال بوده امروز نیست و پس از گذشت چند سال و تجربه‏ای که این مرد بزرگوار یعنی حضرت آیت الله خامنه‏ای مد ظله العالی از خود نشان داده و عملکردی را که در انجام این وظیفه سنگین ارائه داده‏اند دیگر جای هیچ سؤال و استفهامی برای دشمنان تا چه رسد به دوستان نیست. از هر جهت ایشان ثابت کردند که شایسته‏ترین فرد و صالح‏ترین رهبر این جامعه هستند. خصلتهایی در رهبری شرط است. رهبری یک جامعه مخصوصا در دنیای امروز که کل دنیا در مقابل انقلاب بسیج شده و بلکه حتی جهان اسلام را هم در مقابل جمهوری اسلامی تحریک کرده‏اند، شروط بسیار دقیق و ویژه‏ای را لازم دارد که بحمد الله بخوبی در ایشان جمع است، از نظر درک و فهم امور اجتماعی و فهم فرهنگ دنیا و از آن طرف فهم روح اسلام و فهم درست و صحیح آرمانها و اهداف اصلی اسلام و مدیریت در این بخش و سابقه خدمت در این هدف بزرگ که برپایی یک نظام اسلامی است و سالها زحمت کشیدن و فکر کردن و طرح دادن و مبارزه کردن، اینها خیلی دخیل است در این که یک شخصی دارای چه بینشی شود اینها خیلی مهم و مؤثر در مدیریت صحیح و سالم و رهبریست و اینها شرائطی است که در کسان دیگر به این درجه از کمال دیده نمی‏شود.
اضافه بر این آنچه بیشتر در بحث صغروی مورد نظر من بود مسئله اجتهاد ایشان است که در همین هتاکیها و حرفهای مغرضانه مورد اسائه ادب واقع شده بود، بنده مدتهاست در خدمت مقام معظم رهبری در بحث‏های فقهی مفصل و بسیار سختی که در مسائل مستحدثه و محل ابتلای نظام انجام می‏گیرد، حاضر بوده‏ام معمولا در این مسائل مستحدثه که فقهاء هم بحثی را ارائه نداده‏اند، یا کمتر ارائه داده‏اند آن قابلیتها و ویژگیهای اجتهادی یک مجتهد مطلق مشخص و نمایان می‏شود و الا بحثهائی را که همه مطرح کرده‏اند و در جواهر، عروه و شروح عروه و کتابهای دیگر هست هر کسی می‏تواند مطالعه کرده و تقریر کند.
بنظر من اجتهاد و فقاهت در آن موارد خیلی جلوه‏گر نیست و دقت نظر و فقاهت یک فقیه آنجا بیشتر مشخص می‏شود که خودش مسئله‏ای را بررسی کند که گذشتگان خیلی بحث نکرده باشند، خودش برود منابع را پیدا کند، قواعد لازم فقهی را پیدا کند و بر آن مسئله تطبیق دهد و اشکالات وارده را جواب دهد من شاهد بودم و فضلاء و بزرگان دیگری هم شاهد بودند و از آنها هم شنیدم که در بعضی از این نوشتارها شهادت‏هائی را داده‏اند. ایشان در آن جلسه واقعا مانند یک مجتهد مطلق وارد می‏شوند. هر گونه تشکیک در این مسئله ناشی از جهل یا غرض یا مرض است و غیر از ضربه زدن به اسلام چیز دیگری نیست، و آرزوهائی را که خداوند بعد از سالها بر آورده کرده که یک نظام اسلامی در این مملکت شکل گرفته که آرزوی دیرینه انبیاء، ائمه، علما و فقها بوده است حال انسان اینها را کنار بگذارد و به دنبال هوی و هوسهای شخصی خود برود؟
بالاخره از نظر مجتهد مطلق بودن مقام معظم رهبری جای شکی نیست الحمد لله اخیرا چندتا از بحثهای ایشان هم در این مجله فقه اهل بیت (ع) چاپ شده و بعضی دیگر در شرف چاپ است که تسلط کامل ایشان را ثابت می‏کند اضافه بر تسلط بر مبانی اجتهادی که هر فقیه و مجتهدی بایستی بر آنها مسلط باشد دارای ویژگیهای علمی و فقهی خاص خودشان هم هستند که من به یکی دوتا از آنها اشاره می‏کنم.
یکی این که در مسائل رجالی دارای معلومات بسیار خوبی هستند و در رجال واقعا کار کرده‏اند و جزء مجتهدینی هستند که به مسائل رجالی اهمیت می‏دهند، مسائلی را قبول کرده‏اند، اشکالات وارد را رفع کرده‏اند و تفوق چشمگیری در مسائل رجالی دارند که این خود یکی از موجبات اعلمیت یک فقیه است و اطلاع رجالی ایشان بحمد الله خیلی گسترده و وسیع است.
امتیاز دیگر ایشان فهم سالم و ذوق مستقیمی است که در فهم آیات و روایات دارند. مسأله استظهار و استفاده از ادله لفظی در استنباط بسیار مهم است بلکه اساس فقاهت است و معمولا یکی از اموری که به بعضی از فقهاء اشکال گرفته‏اند، مخصوصا فقهایی که کمتر با حوزه‏های عربی سر و کار داشتند همین اشکال بوده که بعضی از استظهارات آنها دقیق و درست نیست. من در این مدت دیده‏ام که ایشان بسیار جالب استظهار می‏کنند. نکات ادبی را خوب بررسی و حلاجی می‏کنند و از آنها دلالتهای جالبی را بدست می‏آورند.
همچنین ویژگی دیگر ایشان نظم منطقی و دقیق ذهنی ایشان است که معمولا در تدوین و تنقیح بحثهای پیچیده علمی بسیار مهم و کارساز است.

منبع مطلب:     سایت حوزه:      www.hawzah.net





      

حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم از احکام ضرورى دین اسلام است. در ادیان الهى دیگر از جمله آئین زرتشت، یهود و مسیحیت نیز این حکم با تفاوتهایى وجود دارد. در سرزمینى که اسلام در آن ظهور کرد زنان با صورتى گشاده و گریبانى چاک در معابر آمد و شد مى کردند. برخى نویسندگان چنین اظهار نظر کرده اند که پوشش اسلامى نتیجه تعامل فرهنگى بین اعراب و ایرانیان و رومیان است و در نتیجه، اسلام نسبت به چگونگى حضور زن در برابر نامحرم قانونى خاص ندارد و آن چه امروز به صورت دستورى شرعى در آمده، مستندى شرعى ندارد. این مقاله به تحقیق درباره صحت و سقم این نظر مى پردازد.





      

غالبا تصور می‌کنند مرگ یک امر عدمی و به معنای فنا است ولی این برداشت هرگز با آنچه در قرآن کریم آمده و دلائل عقلی به آن رهنمون می‌شود موافق نیست. مرگ از نظر قرآن یک امری وجودی است، یک انتقال و عبور از جهانی به جهان دیگر است و لذا بسیاری از آیات قرآن از مرگ تعبیر به توفّی شده است که به معنی باز گرفتن و دریافت روح از تن بوسیله فرشتگان است.
در برخی از آیات هم مرگ را صریحا مخلوق خدا شمرده و می‌فرماید: «الذی خلق الموت والحیوه» (سوره ملک _ 2)





      

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو می‌گیری، او که تو را نمی‌بیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمی‌بیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمی‌بیند ولی بوی مرا که حس می‌کند



      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >