سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :40
بازدید دیروز :11
کل بازدید :118888
تعداد کل یاد داشت ها : 160
آخرین بازدید : 103/9/2    ساعت : 12:31 ع
درباره
واحد مرکز رایانه پایگاه بسیج شهید کلاهدوز[6]

کانون فرهنگی مسجد دوازده امام (ع) واقع شده در شهر ری (باقرشهر)
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
کانون فرهنگی مسجد 12 امام علیه السلام - باقرشهر


 

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران ترجمان خواسته‌ها و آرمانهاى ملت ایران و نشاندهنده‌ى جهت و مسیر حرکت مردم و چارچوب کلى براى تدوین قوانین و سیاستهاى کلى نظام است.

یکى از ویژگیهاى ممتاز قانون اساسى، قدرت انعطاف و انطباق با شرایط و تحولات است و براى خروج از معضلات و تنگناها و استفاده‌ى بیشتر از نظرات افراد خبره و صاحبنظران راه‌حلهاى عملى ارائه نموده است.

اینک در مرحله‌ى جدید از تعیین سیاستهاى کلى نظام و در پى دریافت مشورتهاى مجمع تشخیص مصلحت نظام مطابق بند یکم اصل 110 قانون اساسى اولین مجموعه از سیاستهاى کلى و بلندمدت جمهورى اسلامى در موضوعاتى که در نظر آن مجمع از اولویت بیشترى برخوردار بوده است (امنیت اقتصادى - انرژى - منابع آب - بخش معدن - منابع طبیعى - بخش حمل و نقل) تعیین و به قواى سه‌گانه‌ى کشور ابلاغ مى‌گردد.

در پایان ضمن یادآورى دو نکته بر خود لازم مى‌دانم از زحمات رئیس و اعضاى محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیرخانه و کلیه‌ى مسؤولان و افراد صاحبنظر که در فراهم آمدن چنین مجموعه‌یى نقش داشته‌اند سپاسگزارى کنم.

1- این‌جانب با توجه به اصل 110 قانون اساسى نظارت بر حسن اجراى سیاستهاى ابلاغى را برعهده‌ى مجمع تشخیص مصلحت نظام نهاده‌ام و آن مجمع موظف است با ساز و کار مصوب، گزارش نظارت خود را به این‌جانب ارائه کند.

2- سیاستهاى ابلاغى در چارچوب اصول قانون اساسى نافذ است و تخطى از این قانون در اجراى سیاستهاى کلى پذیرفته نیست.

مزید توفیقات همگان را از خداوند متعال خواستارم.

سید على خامنه‌اى‌

سیاستهاى کلى امنیت اقتصادى‌

1- حمایت از ایجاد ارزش افزوده و سرمایه‌گذارى و کارآفرینى از راههاى قانونى و مشروع.

2- هدف از امنیت سرمایه‌گذارى، ایجاد رفاه عمومى و رونق اقتصادى و زمینه‌سازى براى عدالت اقتصادى و از بین بردن فقر در کشور است. وضع قوانین و مقررات مربوط به مالیات و دیگر امورى که به آن هدف کمک مى‌کند، وظیفه‌ى الزامى دولت و مجلس است.

3- قوانین و سیاستهاى اجرایى و مقررات باید داراى سازگارى و ثبات و شفافیت و هماهنگى باشند.

4- نظارت و رسیدگى و قضاوت در مورد جرایم و مسائل اقتصادى باید دقیق و روشن و تخصصى باشد.

5- شرایط فعالیت اقتصادى (دسترسى به اطلاعات، مشارکت آزادانه‌ى اشخاص در فعالیتهاى اقتصادى و برخوردارى از امتیازات قانونى) براى بخشهاى دولتى، تعاونى و خصوصى، در شرایط عادى باید یکسان و عادلانه باشد.

سیاستهاى کلى انرژى‌

الف - سیاستهاى کلى نفت و گاز

1- اتخاذ تدابیر و راهکارهاى مناسب براى گسترش اکتشاف نفت و گاز و شناخت کامل منابع کشور.

2- افزایش ظرفیت تولید صیانت‌شده‌ى نفت متناسب با ذخایر موجود و برخوردارى کشور از افزایش قدرت اقتصادى و امنیتى و سیاسى.

3- افزایش ظرفیت تولید گاز، متناسب با حجم ذخایر کشور به منظور تأمین مصرف داخلى و حداکثر جایگزینى با فرآورده‌هاى نفتى.

4- گسترش تحقیقات بنیادى و توسعه‌یى و تربیت نیروى انسانى و تلاش براى ایجاد مرکز جذب و صدور دانش و خدمات فنى - مهندسى انرژى در سطح بین‌الملل و ارتقاء فن‌آورى در زمینه‌هاى منابع و صنایع نفت و گاز و پتروشیمى.

5- تلاش لازم و ایجاد سازماندهى قانونمند براى جذب منابع مالى مورد نیاز (داخلى و خارجى) در امر نفت و گاز در بخشهاى مجاز قانونى.

6- بهره‌بردارى از موقعیت منطقه‌یى و جغرافیایى کشور براى خرید و فروش و فرآورى و پالایش و معاوضه و انتقال نفت و گاز منطقه به بازارهاى داخلى و جهانى.

7- بهینه‌سازى مصرف و کاهش شدت انرژى.

8- جایگزینى صادرات فرآورده‌هاى نفت و گاز و پتروشیمى به جاى صدور نفت خام و گاز طبیعى.

ب - سیاستهاى کلى سایر منابع انرژى‌

1- ایجاد تنوع در منابع انرژى کشور و استفاده از آن با رعایت مسائل زیست محیطى و تلاش براى افزایش سهم انرژیهاى تجدیدپذیر با اولویت انرژیهاى آبى.

2- تلاش براى کسب فن‌آورى و دانش هسته‌اى و ایجاد نیروگاههاى هسته‌یى به منظور تأمین سهمى از انرژى کشور و تربیت نیروهاى متخصص.

3- گسترش فعالیتهاى پژوهشى و تحقیقاتى در امور انرژیهاى گداخت هسته‌یى و مشارکت و همکارى علمى و تخصصى در این زمینه.

4- تلاش براى کسب فن‌آورى و دانش فنى انرژیهاى نو و ایجاد نیروگاهها از قبیل بادى و خورشیدى و پیلهاى سوختى و زمین گرمایى در کشور.

سیاستهاى کلى منابع آب‌

1- ایجاد نظام جامعه مدیریت در کل چرخه‌ى آب بر اساس اصول توسعه‌ى پایدار و آمایش سرزمین در حوضه‌هاى آبریز کشور.

2- ارتقاء بهره‌ورى و توجه به ارزش اقتصادى و امنیتى و سیاسى آب در استحصال و عرضه و نگهدارى و مصرف آن.

3- افزایش میزان استحصال آب و به حداقل رساندن ضایعات طبیعى و غیرطبیعى آب در کشور از هر طریق ممکن.

4- تدوین برنامه‌ى جامع به منظور رعایت تناسب در اجراى طرحهاى سد و آبخیزدارى و آبخوان‌دارى و شبکه‌هاى آبیارى و تجهیز و تسطیح اراضى، و حفظ کیفیت آب و مقابله با خشکسالى و پیشگیرى از سیلاب و بازچرخانى و استفاده از آبهاى غیرمتعارف و ارتقاء دانش و فنون و تقویت نقش مردم در استحصال و بهره‌بردارى.

5- مهار آبهایى که از کشور خارج مى‌شود و اولویت استفاده از منابع آبهاى مشترک.

سیاستهاى کلى بخش معدن‌

1- سیاستگذارى و اطلاع‌رسانى جامعه و هماهنگ در علوم و فنون زمین.

2- تقویت خلاقیت و ابتکار و دستیابى به فن‌آوریهاى نوین و ارتقاء سطح آموزش و تربیت نیروى انسانى و تعمیق پژوهش و گسترش زمین‌شناسى بنیادى، اقتصادى، مهندسى، محیطى و دریایى براى بهره‌بردارى مناسب از ذخایر معدنى کشور.

3- ارتقاء سهم معدن و صنایع معدنى در تولید ناخالص ملى و اولویت دادن به تأمین مواد مورد نیاز صنایع داخلى کشور و صادرات مواد معدنى فرآورى شده و استفاده از موقعیت ویژه‌ى زمین‌شناسى ایران و گسترش همکاریهاى بین‌المللى (علمى، فنى، اقتصادى) جهت جذب و جلب دانش و منابع و امکانات داخلى و خارجى در زمینه‌ى اکتشافات معدنى و ایجاد واحدهاى فرآورى و تبدیل مواد معدنى به مواد واسطه و مصرفى.

4- تعیین اولویتهاى مناطق داراى ظرفیت معدنى و ایجاد زمینه‌هاى مناسب براى رشد صنایع معدنى و فلزى در بخش آلیاژها و فلزات گرانبها و عناصر کمیاب و تولید مواد پیشرفته.

سیاستهاى کلى منابع طبیعى‌

1- ایجاد عزم ملى بر احیاى منابع طبیعى تجدید شونده و توسعه‌ى پوشش گیاهى براى حفاظت و افزایش بهره‌ورى مناسب و سرعت بخشیدن به روند تولید این منابع و ارتقاء بخشیدن به فرهنگ عمومى و جلب مشارکت مردم در این زمینه.

2- شناسایى و حفاظت منابع آب و خاک و ذخایر ژنتیکى گیاهى - جانورى و بالا بردن غناى حیاتى خاکها و بهره‌بردارى بهینه بر اساس استعداد منابع و حمایت مؤثر از سرمایه‌گذارى در آن.

3- اصلاح نظام بهره‌بردارى از منابع طبیعى و مهار عوامل ناپایدارى این منابع و تلاش براى حفظ و توسعه‌ى آن.

4- گسترش تحقیقات کاربردى و فن‌آوریهاى زیست‌محیطى و ژنتیکى و اصلاح گونه‌هاى گیاهى و حیوانى متناسب با شرایط محیطى ایران و ایجاد پایگاههاى اطلاعاتى و تقویت آموزش و نظام اطلاع‌رسانى.

سیاستهاى کلى بخش حمل و نقل‌

1- ایجاد نظام جامع حمل و نقل و تنظیم سهم هر یک از زیر بخشهاى آن با اولویت دادن به حمل و نقل ریلى و با توجه به جهات زیر:

- ملاحظات اقتصادى و دفاعى و امنیتى.

- کاهش شدت مصرف انرژى.

- کاهش آلودگى زیست محیطى.

- افزایش ایمنى.

- برقرارى تعادل و تناسب بین زیرساختها و ناوگان و تجهیزات ناوبرى و تقاضا.

2- افزایش بهره‌ورى تا رسیدن به سطح عالى از طریق پیشرفت و بهبود روشهاى حمل و نقل و مدیریت و منابع انسانى و اطلاعات.

3- توسعه و اصلاح شبکه‌ى حمل و نقل با توجه به نکات زیر:

- نگرش شبکه‌یى به توسعه‌ى محورها.

- آمایش سرزمین.

- ملاحظات دفاعى - امنیتى.

- سودآورى ملى.

- موقعیت ترانزیتى کشور.

- تقاضا.

4- فراهم کردن زمینه‌ى جذب سرمایه‌هاى داخلى و خارجى و جلب مشارکت مردم و گسترش پوشش بیمه در همه‌ى فعالیتهاى این بخش.

5- دستیابى به سهم بیشتر از بازار حمل و نقل بین‌المللى.

 





      

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خوشامد عرض میکنم به همه‌ى برادران، خواهران، خانواده‌ى قرآنىِ جمع‌آمده و گردآمده‌ى در این محفل. خوشا به حال شما برادران و خواهران که با قرآن شناخته میشوید. خصوصیت شما این است که قارى قرآنید، حافظ قرآنید، مدیر قرآنید؛ قرآن شناختنامه‌ى شماست. لذت بردم از این جلسه، از تلاوت برادران و اساتید و قاریان قدیمىِ عمرى را در خدمت قرآن طى کرده. امیدواریم خداوند متعال همه‌ى شما را، همه‌ى ما را در عداد خادمان قرآن قرار دهد و ان‌شاءاللّه هم در زندگى، هم بعد از مرگ در کنار قرآن باشیم، همراه قرآن باشیم، مستفیض و مستفید از قرآن باشیم.
این مسابقات و این جلسات بهانه است براى مطرح شدن قرآن و نزدیک شدن به حقیقت قرآن و روح قرآن. تلاوت هم یک وسیله‌اى است براى رسیدن به حقیقت قرآن، فرا گرفتن معارف قرآن، شکل دادن به زندگى فردى و اجتماعى در سایه‌ى قرآن؛ هدف اینهاست.
اگر در جوامع بشرى قرآن حاکم باشد، هم سعادت دنیا هست، هم علوّ معنوى هست. راه سلامت را، راه امنیت را، راهامنیت روانى را قرآن به روى ما باز میکند؛ راه عزت را قرآن به روى ما باز میکند؛ راه زندگى درست را و سبک زندگىسعادت‌آمیز را قرآن به روى ما باز میکند. ما از قرآن دوریم. اگر با قرآن آشنا شویم، با معارف قرآن انس پیدا کنیم و فاصله‌ى خودمان را با آن چیزى که قرآن براى ما خواسته است، بسنجیم، حرکت ما سریع‌تر خواهد بود؛ راه ما روشن‌تر خواهد بود؛ هدف این است.
و امروز برادران عزیز! خواهران عزیز! دنیاى اسلام تشنه و محتاج حقایق قرآن است. یک روزى بود که در کشورهاى اسلامى، از شرق اسلامى تا غرب اسلامى، اگر جوانانى، برجستگانى میخواستند صداى آزادیخواهى بلند کنند، مکاتب چپ را مطرح میکردند، شعارهاى سوسیالیستى و کمونیستى میدادند. امروز در دنیاى اسلام، از شرق اسلام تا غرب اسلام، اگر کسانى بخواهند شعار عدالت بدهند، شعار آزادى و استقلال بدهند، شعار عزت بدهند، قرآن را سر دست میگیرند؛ این خیلى باارزش است؛ و درست هم همین است. به قرآن باید نزدیک شویم، با قرآن انس پیدا کنیم. البته حرف زدن، آسان است؛ عمل کردن، سخت است؛ مجاهدت لازم دارد.

ادامه مطلب...



      

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خوشامد عرض میکنم به همه‌ى شما برادران، خواهران، جوانان عزیز که از راه‌هاى دور و نزدیک زحمت کشیدید و روز عید ما را به معناى واقعى کلمه عید کردید. اجتماع دوستان اهل‌بیت، دوستان سیّدالشّهدا، لبهاى خندان، دلهاى شاد به مناسبت میلاد باسعادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام حقیقتاً روز عید را یک عید واقعى میکند. امیدواریم ملت ایران همواره در همه‌ى احوال، در گذشت زمان، روزبه‌روز ان‌شاءالله با توسّل به ذیل عنایت الهى و با توجّه به اهل‌بیت علیهم‌السّلام و به معارف اسلامى، روزبه‌روز ان‌شاءالله موفّق‌تر و سربلندتر و شادتر باشد.
روز میلاد حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌الصّلاةوالسّلام روز باعظمتى است. به فرمایش مرحوم آقاى حاج میرزا جواد آقاى تبریزى ملکى - عالمِ فقیهِ عارفِ بزرگوار - عظمت روز سوّم شعبان را باید به‌عنوان پرتوى از عظمت حسین‌بن‌على به‌حساب آورد و به‌شمار آورد؛ روز بزرگى است. در این روز کسى متولد شد که سرنوشت اسلام، به او، به حرکت او، به قیام او، به فداکارى او، به اخلاص او بسته بود. این بزرگوار در تاریخ بشریّت، یک حرکتى را - که نظیر و شبیهى ندارد - ارائه‌ى به تاریخ کرد و در مقابل چشم بشریّت گذاشت که هرگز فراموش نخواهد شد؛ الگو است. فداکارىِ براى هدف الهى، در آن حجم، در آن مقیاس عظیم؛ فداکارىِ به معناى دادن جان خود، جان عزیزان؛ اسارت حرم اهل‌بیت، با آن وضع، با آن فجاعت؛ تحمّل این حادثه‌ى سخت، براى اینکه اسلام بماند، براى اینکه ظلم‌ستیزى به‌عنوان یک اصل در تاریخ اسلام و در تاریخ بشریّت به یادگار بماند؛ این چیزى است که دیگر نظیرى براى آن نمیشود پیدا کرد. خیلیها در راه خدا شهید شدند، در رکاب پیغمبر، در رکاب امیرالمؤمنین، در رکاب انبیاء الهى، هیچ‌کدام با حادثه‌ى کربلا قابل مقایسه نیست. فرق است بین آن کسى که در میان هلهله و تحسین یاران و همراهان و به امید فتح و پیروزى وارد میدان میشود میجنگد و بعد شهید میشود و به خاک هلاک مى‌افتد - که البتّه اجر بسیار بالایى دارد - و بین آن جماعتى که در یک دنیاى تاریک و ظلمانى، در هنگامى که همه‌ى سرجنبانان بزرگ دنیاى اسلام از همراهى با آنها سر باز میزنند بلکه آنها را بر این اقدام ملامت هم میکنند، امید یارى از هیچ‌کس نیست، کسى مثل عبدالله‌بن‌عباس آنها را منع میکند، کسى مثل عبدالله‌بن‌جعفر آنها را منع میکند، یاران و مخلصان و علاقه‌مندان در کوفه از همراهى با او سر باز میزنند، تنهاى تنها، فقط با تعداد معدودى از یاران مخلص، و با خانواده - با همسر، با خواهر، با خواهرزاده‌ها، با برادرزاده‌ها، با جوانان، با فرزند شش ماهه - وارد میدان میشود. این یک حادثه‌ى عجیبى است؛ یک منظره‌ى پرشکوهى است در تاریخ که در مقابل چشم بشریّت گذاشته شده است. امام حسین علیه‌السّلام خود را براى یک چنین روزى آماده میکرد.

ادامه مطلب...



      

خبرنگار صداوسیما: سلام عرض میکنم؛ صبح حضرتعالى بخیر.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: سلام علیکم و رحمةالله.

خبرنگار صداوسیما: حماسه‌ى سیاسى مورد نظر حضرتعالى آغاز شده؛ توقّع حضرتعالى از مردم و دست‌اندرکاران انتخابات براى تحقّق کامل این حماسه چیست؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. خداوند متعال را سپاسگزاریم که به ما و ملّت عزیزمان این توفیق را داد که یک بار دیگر در حرکتى و اقدامى که در سرنوشت کشور مؤثّر است، توفیق پیدا کنیم و شرکت کنیم. همین‌طور که اشاره کردید، این حقیقتاً یک حماسه است؛ و ان‌شاءالله امروز ملّت ایران نشان خواهند داد که به معناى حقیقى کلمه، حماسه به وجود خواهند آورد. توقّع بنده‌ى حقیر از ملّت عزیزمان این است که همه شرکت کنند؛ و توصیه میکنم که زود حضور پیدا کنند، تأخیر نیندازند - فى التّأخیر افات - یعنى همین اوّل صبح، در نیمه‌ى اوّل روز، نگذارند دیروقت بشود.
 من به 31 نفر براى شوراى شهر رأى دادم. البتّه بعضى از این حضرات را از نزدیک مى‌شناختم، بعضى را هم نمى‌شناختم، لکن اعتماد کردم به همین فهرستهایى که پیشنهاد میکنند و میدهند؛ یکى از آنها را ما گرفتیم و به اعتماد آنها، بقیّه‌ى کسانى را که نمى‌شناختیم نامشان را نوشتیم. امیدواریم خداوند ان‌شاءالله برکت بدهد و بتوانند اینها در تهران به وظائف خودشان بخوبى عمل کنند و در همه‌ى شهرها و روستاها ان‌شاءالله عناصر مؤمن و علاقه‌مند به کار و کارى انتخاب بشوند.
 براى ریاست جمهورى هم در بین این حضراتى که هستند، یک نفر را به نظرم رسید و انتخاب کردم. به کسى هم نگفتم تا الان؛ حتّى کسانِ نزدیک من - خانواده‌ى من، فرزندان من - مطّلع نیستند که من به چه کسى رأى دادم. وظیفه‌ى مردم است که تحقیق کنند؛ لابد تا حالا تحقیق کرده‌اند و انتخاب کرده‌اند کسى را که میخواهند به او رأى بدهند. امیدواریم خداوند به انتخاب مردم برکت بدهد و آنچه که خیر این کشور و خیر این ملّت و موجب سعادت و رفاه مادّى و معنوى مردم است ان‌شاءالله تحقّق پیدا کند. عمده این است که همه شرکت کنند.
 من به این حضرات محترمى که مسئولان صندوقها و مسئولان بازشمارى و قرائت آراء و اینها هستند، یک توصیه به این عزیزان دارم و آن این است که بدانند رأى مردم امانتى است دست آنها و حقّ‌النّاس است؛ یعنى حفظ امانت در این مسئله، حقّ‌النّاس است. همان‌طور که میدانید حقّ‌النّاس را انسان بیشتر بایستى رعایت کند و خروج از عهده‌ى حقّ‌النّاس سخت‌تر است از خروج از عهده‌ى حقّ‌الله. لذا است که خیلى باید در این زمینه توجّه کنند.

ادامه مطلب...



      

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خوشامد عرض میکنم و تبریک عرض میکنم به همه‌ى شما برادران و خواهران. امیدوارم خداوند متعال به برکت این ماه شریف و مولود عظیم‌الشأن این روزها، حضرت بقیةالله الاعظم (ارواحنا فداه)، همه‌ى شما را و همه‌ى ملت ایران را مشمول تفضلات خود و رحمت خود و هدایت خود قرار دهد

مناسبت هفتم تیر، مناسبت برجسته و مهمى است. اگرچه در این ایام به تناسب از قوه‌ى قضائیه تجلیل میشود و زحمات و تلاشهاى عزیزان این قوه در معرض دید عموم مردم قرار میگیرد - که کار بجا و مناسبى است - لیکن حادثه‌ى هفتم تیر حادثه‌اى است که به سرنوشت انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ارتباط دارد، و این حادثه براى جمهورى اسلامى سرنوشت‌ساز بود. اگرچه شهداى این حادثه جزو بهترین و برجسته‌ترین عناصر نظام جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى بودند و یاد آنها هرگز فراموش نخواهد شد - بخصوص شخصیت برجسته و نورانىِ مرحوم آیةالله بهشتى (رضوان الله‌تعالى علیه) و دیگر شهدا - لیکن با این همه، در این حادثه، چهره‌ى نفاق در کشور آشکار شد؛ پشت سر عناصر نفاق هم عناصر استکبار خودشان را نشان دادند. براى یک نظام نوپا، روشن شدن چهره‌ى دشمنان، چیز کوچکى نیست. منافقینى که خودشان را پیرو خدا و پیغمبر و اسلام و نهج‌البلاغه معرفى میکردند، با این حادثه، خود را مفتضح کردند؛ نشان دادند که چقدر با ارکان نظام اسلامى، با چهره‌هاى موجّه، شخصیتهاى برجسته، علماى بزرگ، خدمتگزاران صادق و کارآمد، اینها دشمنند، مخالفند؛ چهره‌ى اینها روشن شد. اگر حوادث معدودى از قبیل هفتم تیر اتفاق نمى‌افتاد و این سرمایه‌ها از دست ملت ایران نمیرفت، یقیناً ملت عزیز ایران نمیتوانست چهره‌ى منافقین را اینجور آشکار تشخیص دهد؛ باز آنها میتوانستند نفوذ کنند - «و لاوضعوا خلالکم»(1) - میتوانستند خودشان را موجّه جلوه دهند. این حادثه، افشاگر واقعیت پلید منافقین شد. دشمنان اساسى و اصلى اسلام، یعنى استکبار و صهیونیستها از اینها حمایت کردند؛ پس چهره‌ى آنها هم آشکار شد. درست است که این حادثه سرمایه‌هائى را از ما گرفت، اما این شهادتها، این خونهاى بناحق‌ریخته، براى ملت ایران دستاوردهاى بزرگى هم با خود آورد، مثل همه‌ى شهادتها؛ شهادت اینجور است. کشته شدن در راه خدا، ریختن خون مظلومان در راه خدا، این اثر قهرى و طبیعى را دارد که با خود دستاوردهائى را به امت اسلامى، به ملتهاى مسلمان، به تاریخ اسلام تقدیم میکند. ما یاد این شهیدان را هرگز فراموش نخواهیم کرد، یاد این حادثه را فراموش نخواهیم کرد. ارزش فداکارانى که در آن مجمع براى خدا اجتماع کرده بودند و مورد این تهاجم ظالمانه و وحشیانه قرار گرفتند، پیش خداى متعال و پیش ملت ایران محفوظ است.

ادامه مطلب...



      





      

شایعه‎ها ما را به جهنم می‎برند؟!

همه انسان‎ها در مقابل اعمال خود مسئول و پاسخگو هستند چه در مقابل قانون مادی و چه در مقابل قانون الهی. البته قانون مادی در بین مسلمانان به نوعی همان قانون الهی است چرا که قوانین ما بر اساس قرآن و احکام الهی تنظیم می‎شوند و اگر جایی می‎بینیم که قانون ما اشکال دارد ربطی به قانون اسلام ندارد چرا که یا ما قانون را کامل تنظیم نکرده‎ایم و یا قانون و حکم الهی را درست درک نکرده و در نتیجه قانون درستی وضع نکرده‎ایم .

بهرحال اگر دستورات الهی را به کار بندیم قطعا سعادتمند می‎شویم و هیچ شکی در این امر نیست .

خداوند در ضمن آیه‎ای می‎فرماید:

«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً (1)؛ و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد.

آیه فوق درسی برای انسان‎سازی است که گفتار و کردار انسان باید آگاهانه و مسئولانه باشد و تنها از دانش و آگاهى پیروى شود نه پندارها و بافته‏ها و هواهای نفس؛ که بدعاقبتی برای انسان به همراه می‎آورد.

این آیه شریفه عمومیت دارد و هرگونه گفتار، کردار، نوشتار و حرکتی را که بر اساس دانش و آگاهى نباشد، همه را شامل مى‏شود و منظور این است که تنها آنچه را که مى‏دانى درست است بیان کن، و تنها از آنچه یقین دارى حقیقت دارد پیروى کن، و جز آنچه را که به درستى آن ایمان و یقین ندارى نگو و انجام نده و پیروى منما.

وای بر روزی که به واسطه شایعات، حقی را ناحق و ناحقی را حق جلوه دهیم.   

برخی با استدلال به این آیه معتقدند که عمل به خبر واحد و نیز اعتماد و عمل به قیاس درست نیست، چرا که قرآن از پیروى آنچه انسان به آن یقین ندارد و به راستى و درستى آن آگاه نیست، نهى فرموده است، چرا که:

اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْئُولاً. به راستى که گوش از آنچه شنیده، چشم از آنچه دیده و دل از آنچه خواسته، بازخواست خواهد شد. به بیان دیگر، همه صاحبان گوش و دل و چشم مسئولند و در برابر کارهایى که به وسیله این ابزارهاى شناخت و این نعمت‏هاى گران خدا انجام مى‏دهند پرسش خواهند شد. به باور برخى، خود این اعضا و این ابزارهاى شناخت مسئولند و از خود آنها پرسش مى‏شود. (2)

نظر علامه طباطبایی(ره) در مورد این آیه اینست که می توان برای معنا کردن آیه، جمله را اینگونه برگرداند که: "لا تقف ما لیس لک به علم فانه محفوظ علیک فى سمعک و بصرک و فؤادک؛ پیروى مکن چیزى را که علم به صحتش ندارى زیرا گوش و چشم و دل تو، علیه تو شهادت خواهند داد. پس آیه شریفه از اقدام بر هر امرى که علم به آن نداریم نهى مى‏فرماید، چه این که اعتقاد ما جهل باشد و یا عملى باشد که نسبت به جواز آن و وجه صحتش جاهل باشیم، و چه این که ترتیب اثر به گفته‏اى داده که علم به درستى آن گفتار نداشته باشد.

چرا که خداوند متعال از گوش و چشم و قلب سوال مى‏کند؛ از آیه شریفه "الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى‏ أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ"؛ برمى‏آید که اعضاء و جوارح آدمى، همه به سخن مى‏آیند. چه در آن عقاید و اعمالى که پیروى از علم شده باشد، و چه در آنها که پیروى غیرعلمی شده باشد.(3) 

شایعه‎پراکنی بیماری جدیدی نیست اما ابزار جدیدی برای انتقال یافته است. پیامک، وبلاگ، ایمیل‎ و بلوتوث ابزاری برای انتشار سریع میکروب شایعه در این عصر شناخته شده‎اند.

در تایید این مبحث، رسول خدا(صلى الله علیه و آله) می‎فرماید: لا یزول قدم عبد یوم القیامة بین یدی الله عزّ و جلّ حتى یسأله عن اربع خصال: عمرک فیما افنیته، و جسدک فیما ابلیته، و مالک من این کسبته و این وضعته، و عن حبّنا اهل البیت(4) ؛ در روز قیامت هیچ بنده‏اى در حضور پروردگار گامى به سوى بهشت برنمی‎دارد تا از چهار چیز مورد بازخواست و سوال قرار گیرد؛ خدا از او مى‏پرسد:

1- عمرت را در چه راه و کارى سپرى کردى؟

2- جسم و نیروهاى آن را چگونه و در خدمت چه هدف‏هایى فرسوده ساختى؟

3- ثروت و دارایى خویش را از کدامین راه گردآورى و کجا هزینه نمودى؟

4- از محبت ما خاندان رسالت مى‏پرسند.

حال که به اهمیت موضوع پی بردیم و دانستیم که در مقابل تک تک اعمالمان مسئول هستیم و معنای آیه شریفه را متوجه شدیم؛ به ذکر یک بیماری اساسی در جامعه‎مان می‎پردازم.

شایعه‎سازی و شایعه‎پراکنی یکی از شایع‎ترین بیماریها در جوامع است. البته نه این که بیماری خاص جوامع امروزی باشد؛ نه بلکه این بیماری قدمت بسیار دارد ولی در این عصر نحوه انتشارش تغییر یافته است.

حال من تاریخ را ورق می‎زنم و به صفحات گذشته آن می‎رسم. به زمان حضرت علی(علیه‎السلام). عجب وقایع تلخی دیده می‎شود، با مطالعه آنها از مظلومیت امیرالمومنین(علیه‎السلام) دلم به درد می‎آید و بغض گلویم را می‎فشارد. در آن عصر آنقدر در مورد شخصیت والای حضرت شایعه‎پراکنی کردند و آنقدر در مورد ایشان تبلیغات سوء نمودند که وقتی حضرت در محراب نماز، ضربه‎ای بر فرق مبارکشان وارد شد و به واسطه آن به شهادت رسیدند و خبر منتشر شد؛ مردم گفتند که مگر علی نماز هم می‎خواند؟! حال ببینید در مورد امامی که عبادتش مشهور بود و مناجات‎هایش زبانزد، چه گفتند. این حرف در اثر شایعاتی بوده که این مطلب را در اذهان مردم ایجاد کرده بود.

آیا وقتی به شما پیامکی می‎رسد، قبل از ارسال آن به دیگران متنش را مورد بررسی قرار می‎دهید یا سریع بدون توجه به صحت و سقم آن، به دیگران ارسال می‎کنید؟

وای بر روزی که به واسطه شایعات، حقی را ناحق و ناحقی را حق جلوه دهیم.   

خدای متعال در آیه کریمه فوق با صراحت اعلام می‎دارد که در مورد چیزی که علم و یقین ندارید سخن نگویید و در آن مقطع توقف کنید؛ چرا که تک تک اعضاء ما مسئول و پاسخگو هستند.

حال از شما می‎پرسم که انصافا ما چقدر به این آیه پایبند بوده‎ایم؟!

چقدر مراقب سخنان و اعمال خود بوده‎ایم؟!

چقدر دقت داشته‎ایم حرفی را که به آن اطمینان نداریم، جایی مطرح نکنیم؟!

در بالا به این نکته اشاره کردیم که شایعه‎پراکنی بیماری جدیدی نیست اما ابزار جدیدی برای انتقال یافته است. پیامک، وبلاگ، ایمیل‎ و بلوتوث ابزاری برای انتشار سریع میکروب شایعه در این عصر شناخته شده‎اند.

ما مخالفتی با علم و پیشرفت نداریم ولی با استفاده نادرست از ابزار، سخت مخالفیم که این مخالفت سلیقه شخصی نیست بلکه الهام گرفته از دستورات الهی است.

آیا وقتی به شما پیامکی می‎رسد، قبل از ارسال آن به دیگران متنش را مورد بررسی قرار می‎دهید یا سریع بدون توجه به صحت و سقم آن، به دیگران ارسال می‎کنید؟

در ضمن صحت و سقم خبر یا مطلب که جای خود دارد که از شروط خبررسانی است، اما گاهی خبر صحت دارد اما نباید برای حفظ آبروی افراد، آن را انتشار داد. چقدر در ارسال پیامک‎ها به این نکات توجه می‎کنیم؟!

آیا هیچ به این موضوع توجه کرده‎ایم که چه بسیار دروغ‎ها، تهمت‎ها، غیبت‎ها را از طریق پیامک منتشر کرده‎ایم؟!

آیا به این موضوع دقت داشته‎ایم که از طریق پیامک چقدر دیگران و لهجه‎های مختلف را تمسخر کرده‎ایم؟!

آیا هیچ به این موضوع توجه کرده‎ایم که چه بسیار دروغ‎ها، تهمت‎ها، غیبت‎ها را از طریق پیامک منتشر کرده‎ایم؟!

در اینجا یک سوال اساسی از شما می‎پرسم لطف کنید و با خود صادق باشید، سپس پاسخ دهید:

فرض کنید به محضر امام زمان(عج)، - همانی که منتظر ظهورش هستید- رسیده‎اید و امام قصد بررسی گوشی موبایل شما را دارند. آیا به راحتی و بدون دلهره گوشی موبایل را تقدیم ایشان می‎کنید؟ و یا با ترس و دلهره که نکند امام آن فیلم غیراخلاقی را ببیند، نکند آن عکس را ببیند، و یا آن متن نادرست پیامک را بخواند و هزار نکند دیگر ...، گوشی را به امام می‎دهید؟!

لازم به ذکر است که گرچه امام زمان(عج) به طور مستقیم گوشی ما را بررسی نمی‎کنند اما یقینا از محتویات گوشی، وبلاگ و ایمیل ما مطلع هستند. آیا از این موضوع شرمنده می‎شویم و یا سربلند و مورد رضایت اماممان هستیم؟

 

اگر تا به حال اینگونه نبوده است، هنوز دیر نشده. برای شروع تمام محتویات گوشی خود را بررسی کنیم و هر آنچه را که فکر می‎کنیم غیر شرعی است و باعث نارضایتی امام زمان(علیه‎السلام) می‎شود را از گوشی حذف کنیم.

در مرحله بعد با امام زمان(عج) عهد ببندیم که هر پیامکی به دستمان رسید را بدون بررسی برای کسی ارسال نکنیم.

در سومین گام از اشتباهات گذشته در این زمینه توبه کنیم و به خدا قول دهیم که دیگر تکرار نکنیم.  

امیدوارم که خداوند توبه ما را پذیرا باشد.

بیاییم از نعمت‎هایی که خداوند در اختیار ما قرار داده درست استفاده کنیم تا در دنیا، دچار نبود آنها نشویم و در قیامت مستوجب عذاب الهی نشویم .

منبع: تبیان





      

امام صادق ( ع )
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17 ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد. کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید . بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید . پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .

عصر امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع ) یکی از طوفانی ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی  گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین ( ع ) رخ می داد ، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است . و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنی امیه را برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت . لیکن سرانجام بنی عباس با تردستی و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی امیه به بنی عباس طوفانی ترین و پر هرج و مرج ترین دورانی بود که زندگی امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود . و از دیگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ایده ئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود ، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود . عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام ، یعنی  امام ( ع ) ، موجب نابودی  دین و پوسیدگی تعلیمات حیات بخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون می شد . اینجا بود که امام ( ع ) دشواری فراوان در پیش و مسؤولیت عظیم بر دوش داشت . پیشوای ششم در گیر و دار چنین بحرانی می بایست از یک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بی دینی و کفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین باشد ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین به وسیله خلفای وقت جلوگیری کند . علاوه بر این ، با نقشه ای  دقیق و ماهرانه ، شیعه را از اضمحلال و نابودی  برهاند ، شیعه ای که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین ، آخرین رمقها را می گذراند ، و آخرین نفرات خویش را قربانی می داد ، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفی  بودند ، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصیت نداشتند ، حکومت جدید هم در کشتار و بی عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی  خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی یاران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانکه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند . "جابر جعفی " یکی  از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه می رفت . در بین راه قاصد تیز پای امام به او رسید و گفت : امام ( ع ) می گوید : خودت را به دیوانگی بزن ، همین دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش به خاطر دیوانگی منصرف شد . جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نیز می باشد می گوید : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ... او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفته ای که سینه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم . امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنی  محمد بن علی بکذا وکذا ... ، ( یعنی امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، یا روایت کرد ) . آری ، شیعه می رفت که نابود شود ، یعنی اسلام راستین به رنگ خلفا درآید ، و به صورت اسلام بنی امیه ای یا بنی عباسی خودنمایی کند . در چنین شرایط دشواری ، امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازی  معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظیمی به وجود آورد که محصول و بازده آن ، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشته های  گوناگون علوم بودند ، و اینان در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند . هر یک از اینان از طرفی  خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار میراث دینی  و علمی و نگهدارنده تشیع راستین بودند ، و از طرف دیگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامی و ویرانگر در میان مسلمانان نیز بودند . تأسیس چنین مکتب فکری  و این سان نوسازی و احیاگری تعلیمات اسلامی ، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئیس مذهب جعفری ( تشیع ) مشهور گردد . لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پایه های حکومت و نفوذ خود ، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند . امام صادق ( ع ) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر و انقلابیی بنیادی در میدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین ( ع ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وی قیام خود را در لباس تدریس و تأسیس مکتب و انسان سازی انجام داد و جهادی راستین کرد .

جنبش علمی
اختلافات سیاسی بین امویان و عباسیان و تقسیم شدن اسلام به فرقه های مختلف و ظهور عقاید مادی و نفوذ فلسفه یونان در کشورهای اسلامی ، موجب پیدایش یک نهضت علمی گردید . نهضتی که پایه های آن بر حقایق مسلم استوار بود . چنین نهضتی  لازم بود ، تا هم حقایق دینی را از میان خرافات و موهومات و احادیث جعلی بیرون کشد و هم در برابر زندیقها و مادیها با نیروی منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آرای سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهای علمی و مناظرات آن حضرت با افراد دهری و مادی مانند "ابن ابی العوجاء" و "ابو شاکر دیصانی " و حتی "ابن مقفع " معروف است . به وجود آمدن چنین نهضت علمی در محیط آشفته و تاریک آن عصر ، کار هر کسی  نبود ، فقط کسی شایسته این مقام بزرگ بود که مأموریت الهی داشته باشد و از جانب خداوند پشتیبانی  شود ، تا بتواند به نیروی الهام و پاکی نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غیب ارتباطدهد ، حقایق علمی را از دریای بیکران علم الهی به دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقیقت قرار دهد . تنها وجود گرامی  حضرت صادق ( ع ) می توانست چنین مقامی داشته باشد ، تنها امام صادق ( ع ) بود که با کناره گیری از سیاست و جنجالهای سیاسی از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانین و احادیث راستین دین مبین و تبلیغ احکام و تعلیم و تربیت مسلمانان کمر همت بر میان بست . زمان امام صادق ( ع ) در حقیقت عصر طلایی دانش و ترویج احکام و تربیت شاگردانی بود که هر یک مشعل نورانی علم را به گوشه و کنار بردند و در "خودشناسی " و "خداشناسی " مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدایت مردم کوشیدند . در همین دوران درخشان - در برابر فلسفه یونان - کلام و حکمت اسلامی رشد کرد و فلاسفه و حکمای بزرگی در اسلام پرورش یافتند . همزمان با نهضت علمی و پیشرفت دانش بوسیله حضرت صادق ( ع ) در مدینه ، منصور خلیفه عباسی که از راه کینه و حسد ، به فکر ایجاد مکتب دیگری افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفری  استقلال علمی داشته باشد و هم مردم را سرگرم نماید و از خوشه چینی از محضر امام ( ع ) بازدارد . بدین جهت منصور مدرسه ای در محله "کرخ " بغداد تأسیس نمود . منصور در این مدرسه از وجود ابو حنیفه در مسائل فقهی استفاده نمود و کتب علمی و فلسفی را هم دستور داد از هند و یونان آوردند و ترجمه نمودند ، و نیز مالک را - که رئیس فرقه مالکی است - بر مسند فقه نشاند ، ولی این مکتبها نتوانستند وظیفه ارشاد خود را چنانکه باید انجام دهند . امام صادق ( ع ) مسائل فقهی و علمی و کلامی را که پراکنده بود ، به صورت منظم درآورد ، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زیادی تربیت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامی  در جهان گردید . دانش گستری امام ( ع ) در رشته های مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبیعی و ... آغاز شد . فقه جعفری همان فقه محمدی یا دستورهای دینی است که از سوی خدا به پیغمبر بزرگوارش از طریق قرآن و وحی رسیده است . بر خلاف سایر فرقه ها که بر مبنای عقیده و رأی و نظر خود مطالبی را کم یا زیاد می کردند ، فقه جعفری  توضیح و بیان همان اصول و فروعی بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابو حنیفه رئیس فرقه حنفی درباره امام صادق ( ع ) گفت : من فقیه تر از جعفرالصادق کسی را ندیده ام و نمی شناسم . فتوای بزرگترین فقیه جهان تسنن شیخ محمد شلتوت رئیس دانشگاه الازهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفری را مانند مذاهب دیگر اهل سنت جایز دانست - در روزگار ما - خود اعترافی  است بر استواری فقه جعفری و حتی برتری آن بر مذاهب دیگر . و اینها نتیجه کار و عمل آن روز امام صادق ( ع ) است . در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق ( ع ) همیشه با اصحاب و حتی کسانی که از دین و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتی داشته است . نمونه ای از بیانات امام ( ع ) که در اثبات وجود خداوند حکیم است ، به یکی از شاگردان واصحاب خود به نام "مفضل بن عمر" فرمود که در کتابی به نام "توحید مفضل " هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق ( ع ) با طبیب هندی که موضوع کتاب "اهلیلجه " است نیز نکات حکمت آموز بسیاری  دارد که گوشه ای از دریای بیکران علم امام صادق ( ع ) است . برای شناسایی استاد معمولا دو راه داریم ، یکی شناختن آثار و کلمات او ، دوم شناختن شاگردان و تربیت شدگان مکتبش . کلمات و آثار و احادیث زیادی از حضرت صادق ( ع ) نقل شده است که ما حتی  قطره ای از دریا را نمی توانیم به دست دهیم مگر "نمی از یمی " . اما شاگردان آن حضرت هم بیش از چهار هزار بوده اند ، یکی از آنها "جابر بن حیان " است . جابر از مردم خراسان بود . پدرش در طوس به داروفروشی مشغول بود که به وسیله طرفداران بنی امیه به قتل رسید . جابر بن حیان پس از قتل پدرش به مدینه آمد . ابتدا در نزد امام محمد باقر ( ع ) و سپس در نزد امام صادق ( ع ) شاگردی کرد . جابر یکی  از افراد عجیب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شیمی تألیفات زیادی دارد ، و در رساله های  خود همه جا نقل می کند که ( جعفر بن محمد ) به من چنین گفت یا تعلیم داد یا حدیث کرد . از اکتشافات او اسید ازتیک ( تیزآب ) و تیزاب سلطانی و الکل است . وی چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد . در دوران "رنسانس اروپا" در حدود 300رساله از جابر به زبان آلمانی چاپ و ترجمه شده که در کتابخانه های برلین و پاریس ضبط است . حضرت صادق ( ع ) بر اثر توطئه های منصور عباسی در سال 148هجری مسموم و در قبرستان بقیع در مدینه مدفون شد . عمر شریفش در این هنگام 65سال بود . از جهت اینکه عمر بیشتری نصیب ایشان شده است به "شیخ الائمه " موسوم است . حضرت امام صادق ( ع ) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق ( ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسی کاظم ( ع ) منتقل گردید . دیگر از فرزندان آن حضرت اسمعیل است که بزرگترین فرزند امام بوده و پیش از وفات حضرت صادق ( ع ) از دنیا رفته است . طایفه اسماعیلیه به امامت وی  قائلند .

خلق و خوی حضرت صادق ( ع )
حضرت صادق ( ع ) مانند پدران بزرگوار خود در کلیه صفات نیکو و سجایای  اخلاقی سرآمد روزگار بود . حضرت صادق ( ع ) دارای قلبی روشن به نور الهی و در احسان و انفاق به نیازمندان مانند اجداد خود بود . دارای حکمت و علم وسیع و نفوذ کلام و قدرت بیان بود . با کمال تواضع و در عین حال با نهایت مناعت طبع کارهای خود را شخصا انجام می داد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بیل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزی  می کرد و می فرمود : اگر در این حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زیرا به کد یمین و عرق جبین آذوقه و معیشت خود و خانواده ام را تأمین می نمایم . ابن خلکان می نویسد : امام صادق ( ع ) یکی از ائمه دوازده گانه مذهب امامیه و از سادات اهل بیت رسالت است . از این جهت به وی صادق می گفتند که هر چه می گفت راست و درست بود و فضیلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک می گوید : با حضرت صادق ( ع ) سفری به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسید ، امام صادق ( ع ) حالش تغییر کرد ، نزدیک بود از مرکب بیفتد و هر چه می خواست لبیک بگوید ، صدا در گلویش گیر می کرد . به او گفتم : ای پسر پیغمبر ، ناچار باید بگویی لبیک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگویم لبیک ، می ترسم خداوند در جوابم بگوید : لا لبیک ولا سعدیک .

منبع: تبیان





      

شهادت امام جعفر صادق را به تمام شیعیان جهان تسلیت عرض می نمائیم





      

نرم افزار مذهبی دعای ندبه به صدای استاد فرهمند
برای گوشی های همراه


دانلود تنها با ذکر صلوات برای شادی روح شهدا و امام شهدا مجاز میباشد





      
   1   2   3   4   5   >>   >