تاریخ عاشورا سرشار از حکایت ها وپند ها است تاریخی که کمتر زمانه ای به چشم خویش دیده و یا لمس کرده است، تاریخ عشق وایثار و فداکاری و تاریخ سر بلندی و ایمان ،جایی که فرزندی از جنس ایمان و اعتقاد به نام حسین در آن جاودانه ماند وشاهد استقامت و صبر ،اسوه ی پرهیز گاری و تقوازینب بود جایی که علی اصغر وعلی اکبر در آ ن پر پر شدند وقبل از آن روزبزرگمرد و جوانمردی که سقای این قافله بود ابوالفضل، نامی که برای همگان همیشگی باقی ماند وبه تاریخ اسلام پیوند خورد. آری نهضت عاشورا روز به روز بیدار تر باقی می ماند تا اسلام بارشادت ها و شجاعت هامحکم تر شود. آری درسی که عاشورا به ما داد یک پیوند همیشگی با معبود بود آن جا که هیچ کس به خود فکر نکرد 72 یار امام در صحرای سوزان کربلابه خون آرمیدند و همه برای یک هدف مشترک تلاش کردند جایی که کودک خرد سال به همراه داشت و فرد کهنسالی چون حبیب بن مظاهر جایی که همه اسم ها برای یاری رساندن به فرزند رسول الله یکی بودند و پس از آن بود که کربلا تبدیل به سرزمین عشق،حماسه وایثار،فداکاری شد وامروز بارگاه امام حسین (ع)مکانی برای زیارت تمامی شیعیان عالم اسلام است. 
عشق درونی بشر به کمال مطلق و مایه های عمیق عرفانی در قرآن و سنت معصومین موجب گردید تا در دنیای اسلام به قلمرو معرفت خدا و اسماء و صفات او و راههای وصول به حضرت حق که حقیقت علم و عرفان است توجه خاصی مبذول شود. از همین روی به تدریج این گرایشها از قلمرو فردی خارج شده و ماهیت فرقه ای و مسلکی به خود گرفت و در حوزه تمدن و تاریخ فرهنگ اسلامی نهاد علم عرفان و دانش تصوف (در کنار سایر نهادهایی چون فقه، کلام و فلسفه) به وجود آمد...
از مطالعه سلسله عرفا بدست می آید که از قرن دوم تا پایان قرن نهم چهار فرقه مهم وجود داشته است: ملامتیه، قادریه، نقشنبدیه و مولویه که هر یک ویژگیهای خاصی دارند. استاد مطهری فرقة‌ پنجمی بر فرقه های یاد شده می افزاید که از سلسله های مشهور نیستند آنان بی نام و نشان هستند که به وحدت عرفان، برهان و قرآن (ملاصدرا و پیروانش) و اصالت وحی و سنت معصومین (ع) تاکید می ورزند (مرحوم آخوند ملا حسینقلی درگزینی و شاگردان آن بزرگ چون میرزا جواد ملکی تبریزی....)