بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از رحلت حضرت محمد ـ که هزاران درود نثاراو و خاندانش باد ـ عده ای از به اصطلاح سرشناسها! در مکانی به نام سقیفه بنی ساعده جمع شدند تا برای مسلمین، خلیفه(جانشین پیامبر) تعیین کنند! و این حرکت واقعا عجیب بود چرا که پیامبر خدا در طول دوران 23 سال نبوت خود به گونه های مختلف فضائل حضرت امیر را و نزدیکی او به خودش و لیاقت او برای جانشینی خود را به مردم گوشزد کرده بود ـ و از همین جا بود که چند نفری مثل سلمان ، ابوذر، مقداد و عمار به خاطر پذیرش این فضیلت ها و دوستی با علی و پیروی از او شیعه علی نامیده شدند و این آغاز تشیع بود ـ و سرانجام در آخرین حج خود در غدیر خم به طور صریح و روشن و به دستور خداوند حضرت امیر را به عنوان رهبر و امام امت اسلام پس از خود معرفی نموده بود، آنهم درمیان جماعتی عظیم از مسلمین که برای شرکت در آخرین حج پیامبر آمده بودند

پس با وجود این فرمان صریح خداوند و این بیان روشن پیامبر معنی نداشت که بخواهند دیگران برای امت، امام و خلیفه تعیین کنند! و از این هم که بگذریم اگر بنا بر انتخاب هم بود کسی جز امیرالمومنین لیاقت انتخاب نداشت!و آنهایی که آنروز در سقیفه بودند علی را خوب می شناختند و سخنان بزرگ پیامبر را در حق او بارها و بارها شنیده بودند ولی کینه ها و حسدها مانع از انتخاب علی شد و اصلا آمده بودند تا علی را کنار بگذارند وإلا علی علیه السلام انتخاب شده خدا بود و نیازی به رای آنها نداشت

به هر حال شد آنچه که نباید می شد و خشت اولی که معماران سقیفه کج گذاشتند منشا همه کجی ها و شروع جنایتهایی بود که بر اهل بیت پیامبر وارد گشت

از فشردن سینه حضرت زهرا تا شکافتن فرق علی مرتضی و ازمسموم ساختن امام حسن مجتبی تا حادثه جانگداز کربلا ...چه حق می گوید شاعرکه

ابتدای کربلا مدینه نبود ابتدای کربلا غدیر بود

ابرهای خونفشان نینوا اشک های حضرت امیر بود

پس از انتخاب ابوبکر،از اصحاب پیامبر به جز عده ای اندک ــ که ابتدا همان 4 نفرشیعه معروف بودند و بعدا کمی زیادتر شدند ــ بقیه همه، ابو بکر را با رغبت پذیرفتند

به هر حال حضرت امیر را 25 سال خانه نشین کردند و سعی کردند کاملا او را منزوی کنند و روایات فضائل او را که پیامبر فرموده بود و در میان مردم کتبا یا شفاها رد و بدل می شد از بین ببرند و علی را مخصوصا برای نسلهای بعد، فردی کاملا عادی و مثل بقیه اصحاب پیامبر جلوه دهند!! به همین خاطر بود که ابو بکر همگان را از نقل و نوشتن احادیث پیامبر منع کرد و عمر پس از او مجازات های سنگینی برای نقل حدیث از پیامبر قرار داد!! پس از آن دو نفر، نوبت به عثمان رسید و او بر مسند خلافت پیامبر غاصبانه تکیه زد و در طول دوران حکومت خود ظلمهای بسیاری بر مردم روا داشت به گونه ای که در نهایت علیه او شوریدند و او را کشتند.با اینکه حضرت امیر نمی خواست او کشته شود و نصیحتش کرد تا دست از اعمال خود بردارد و خلیفه کشی در امت پیامبر باب نشود ولی او به نصایح حضرت گوش نداد و سرانجام کشته شد

پس از عثمان مردم به حضرت رجوع کرده و خواستند که حکومت آنها را بپذیرد باید توجه داشت که این مردم حضرت را به فقط به عنوان حاکم دنیایی می خواستند و نه امامی که خدا اطاعتش را واجب کرده است!!پس گمان نشود که آن عده ای که انتخاب سقیفه را پذیرفته بودند و تا به امروز زنده مانده بودند، پشیمان شده و حالا امامت علی را می خواستند. بلکه فقط کسی را می خواستند که امورشان را اداره کند

بعد از پذیرش حکومت از سوی حضرت به خاطر عدالت او عده ای چون طلحه و زبیر، ساز مخالف نواختند و با اینکه بیعت کرده بودند، به تحریک عایشه ــ به خاطر کینه و حسادت عجیبی که نسبت به علی و زهرا سلام الله علیهما داشت ــ و به رهبری او جنگ جمل را علیه حضرت راه انداختند و خونخواهی عثمان را مهمترین بهانه خود قرار دادند! با اینکه خود این سه نفر بیشترین نقش را در قتل عثمان داشتند امروز با پررویی تمام می گفتند که از کار خود پشیمانند و می خواهند برای جبران آن با قاتلان عثمان بجنگند!! و از اینجا بود که طرفداران عثمان پدید آمدند و کم کم عثمانی نامیده شدند و تا زمانی که اصطلاح سنی پدید آمد ،مخالفان شیعه را عثمانی می گفتند تا اینکه حدود 250 سال بعد، اصطلاح«اهل سنت» توسط یکی از علمای آنها به نام احمد بن حنبل برای معتقدین به خلافت ابوبکر و افراد پس از او قرار داده شد.ــ در مقابل شیعه که خلافت بلا فصل را از آن علی میدانستند ــ

منظورشان هم از کلمه سنی یعنی کسی که پیرو سنت پیامبر است ! و این از عجایب است که کسانی که مهمترین فرمان پیامبر را زیر پا گذاشته اند خود را پیرو سنت آن حضرت میدانند

.............................................والسلام